من یه مردِ ساده پوشم…

من یه مردِ ساده پوشم
پرم از تصویر پاییز
پرم از نقاشی هایی
که شدن از غصه لبریز
مثه عکس پیرمردی
که چشیده طعم حسرت
یا مثه تصویر مردی
که ندیده رنگ غیرت
من یه مردِ ساده پوشم
سادگیم گناه من بود
شب و تاریکی و کوچه
آخرین پناهِ من بود
من یه مردِ ساده پوشم
پرم از اسطوره هایی
که تو قلب من خوابیدن
نه توو ساحلِ هاوایی
من یه مردِ ساده پوشم
دنبال ستاره نیستم
تووی هجمه ی نگاها
پِیِ هیچ اشاره نیستم
من یه مردِ ساده پوشم
نمی شم دلقک رنگی
می دونم گریه ی پشتِ
خنده ی سیاهِ زنگی
آره مرد ساده پوشم
دِلَمو گِرو نمی دم
نمی خوام بشم اسیرو
توو قُلو زنجیر بمیرم

………………………………………………………..
یه بید تنهام که گنجشکای روی شونم به طمع میوه نیامده اند ، تکیه گاهی می خوان برا دلتنگی هاشون./

https://www.academytaraneh.com/88512کپی شد!
1288
۱۰۲

  • مرسده (زهرا) عباس زاده ترانه ی خوبی بود . جز هم قافیه نبودن نمیدم و بمیرم در بند آخر :-) @};- لایک مرد ساده پوش ! :-)
  • شكوفه عبدلي ممنون بسيار لذت بردم قلمتون رام @};- @};- @};-
  • امین شیخی یا مثه تصویر مردی که ندیده رنگ غیرت راستش نمیدونم چه استدلالی برای نوشتن این دو مصرع داشتین...معمولاً اونایی که ساده پوش هستن متعصب تر و با غیرت تر هستند.کسایی که به فرض مثال تو سواحل هاوایی هستند و ممکنه با لباس زیر بچرخند شاید بی غیرت باشند ولی یه مردی که شما توصیفش کردین مسلماً باید رنگ غیرت رو دیده باشه... با نظر دستمون آقای قاسمی هم در مورد کلیت کار موافق نیستم،خب هدف شما از نوشتنِ این ترانه مشخصه!با خوندن پایان بندی همه چیز روشن شده...ولی در مورد استفاده ی بیش از حد شما از مصرع "مرد ساده پوشم" با نظر آقای قاسمی کاملاً هم عقیده هستم.میشه به جای 7/6بار استفاده از این مصرع ، 6 مصرع با بار معنایی جدید و کاملاً در خدمت ترانه کار رو بست. موفق باشید
    • حامد حسینی سلام آقای شیخی شما منظور من رو کاملاً متوجه شدین اما تنها جای اشکالش اینه که این تصویر تصویر من نیست یکی از همون تصوار و نقاشی هایی هستش که از غصه لبریز هستن و دقیقاً این غیرت مندی شخص ترانه رو می رسونه در مورد مصرع تکراری هم در جواب آقای یاسر توضیح دادم @};- @};- خیلی خوشحالم که به ترانم توجه داشتید ممنون @};- @};-
    • یاسر قاسمی سلام آقای شیخی من از حامد انتظار ندارم با توضیح دادن کارش، مفهوم کارو به من القا کنه حامد حرفشو زده تو کارش اما به نظر من دست و پا شکسته معمولا چنین کارایی یه کم فلسفی میشن چون کاراکتر میسازن اما من حرفشو متوجه نمیشم به نظرم برای چنین کارایی باید تک تک کلمه ها حساب شده باشه اتفاقا حامد داره مرد ساده پوشو میاره و معلومه ترانه حول این مرد ساده پوشه اما من نمیفهمم این مرد ساده پوشو در واقع فرم در خدمت محتوا نیست البته محتوایی وجود نداره برای من تو این کار پس فرم هم دچار مرگ میشه مرسی از شما
      • حامد حسینی محتوایی وجود نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! «من دیگه حرفی ندارم»
      • یاسر قاسمی تگه هم وجود داشته باشه توی روح و روان و مغزته که نتونستی به من بفهمونیش شاید من کج فهم باشم
      • مائده نجفی حامد ناراحت نشو! میدونی اینجا بیشتر کارها به صورت سلیقه ای نقد میشه.به نظر من این ترانه از نظر محتوایی درحد عالی بود.مقایسه ها و تصویرسازیایی که یه نگاه شاعرانه توش مستتره این و نشون میده و مسلما این کارت یکی از بهترین هات بوده. قهر نکنیا! آورین پسر خوب
      • مائده نجفی آقا یاسر نقد شما اصولی و محترمه ولی به نظرم خیلی صریحه.که شاید اگه یذره با زبان okتری بگین دلنشین تر و سازنده تر باشه. راستش خودمن اگه جای حامد بودم ناراحت میشدم درصورتی که نقد باید یه انگیزه بشه واسه آفرینش بهترینها. بازم تاکید میکنم نقد شما برام خیلی محترم و ارزشمنده ولی واقعا واسه بقیه هم همینطوره؟
      • حامد حسینی نه خانم نجفی ناراحت نیستم اما امیدوارم روزی اونقدر بزرگ بشم که بتونم همه سلیقه ها رو راضی نگه دارم گر چه می دونم که هیچ وقت این امر شدنی نیس :<
      • یاسر قاسمی مگه حامد بچه س که ناراحت بشه، حامد شجاعه و هر بحثی که پیش اومده توش شرکت کرده از نقد نمیترسه و منافتخار میکنم با کسی مث حامد آشنا شدم که دغدغه مند مینویسه و من ایمان دارم كارای بعدیشو تو عمق جون و استخون من تزریق میکنه مرسی از تو حامد که منو در حدی دونستی که دعوتم کردی کارتو نقد کنم مرسی از تو که با سینه ای فراخ نقدامو پذیرفتی و یه جاهایی قانعم کردی مرسی از تو که جواب نقدو با نقد دادی نه با فوش و ناسزا آفرین بر تو و شخصیت تو
      • امین شیخی من منظور شما رو به خوبی درک میکنم...اون هدفی که ما از ترانه داریم در این ترانه به طور کامل برجسته نشده ولی اینکه بخوام بگم کاملاً بی هدف بوده یه کم بی انصافیه!!یه جور جنگ طبقاتی رو به صورت گذرا میشه تو این ترانه لمس کرد،البته به سختی. بله...اینجور ترانه ها که یه کم حالت روائی به خود میگیرن مسلماً باید واژه به واژه حساب شده باشن،هر حرکتی که کاراکتر داستان انجام میده باید حساب شده باشه و این دوباره بر میگرده به انتخاب واژه ها...فارغ از جزئیات باید بگم که این ترانه فقط یه ترانه ی معمولیه با این تفاوت که فقط یک عاشقانه ی بی دغدغه نیست و همین کافیه که نظر ما رو به خودش جلب کنه! در مورد تکرار منم متقاعد نشدم. همچنین دوست عزیز
      • یاسر قاسمی دقیقا صورت خوبی داره چون عاشقانه ی بی دغدغه نیست و به نظرم حامد میخواست متفاوت بنویسه @};-
      • حامد حسینی سلام مجدد اول باید بگم که من هدف از ترانه رو از نگاه شما نمی دونم و شاید شفاف تر بگید بهتر بتونم از شخصیت ترانم دفاع کنم و دوم من اصلاً حرفی از جنگ طبقاتی نزدم شما کجا تو این ترانه جنگ طبفاتی دیدید و سوم اصلاً ترانه من از جنس روایی نیس این ترانه فقط طرز تفکر و دید یه شخصیت که شخصیت من کاملاً بهش نزدیکه رو نشون میده و یه نوع جهان بینی هستش و چهارم در ترانه من خبری از حرکت نیس که بخواد حساب شده باشه فقط حرف از طرز تفکره و در آخر اینکه من از معمولی بودن ترانم هیچ ترس یا سرخوردگی ای ندارم و اصولاً یه مرد ساده پوش رو مردم از نگاه خودشون یه انسان معمولی میدونن @};- @};- موفق باشید @};- @};-
      • امین شیخی آقای حسینی عزیز من که با شما کدورتی نداشته و ندارم،پس نیازی به تخریب شخص شما ندارم. بنده نظر خودم رو گفتم،در نهایت خود شما هستین که تصمیم میگیرید. گاهی صاحب اثر فکر میکنه یه شاهکار خلق کرده در صورتی که اون اثر واقعاً ضعیفه و این شاهکار بودن و ضعیف بودن رو مخاطبان تعیین میکنند نه صاحب اثر...برای من مهم نیست که شما چه اندیشه ای هنگام نوشتن داشتید،من اثر رو میبینم نه شما رو. اینکه یک نفر میره سواحل هاوایی یعنی طرف یه ثروتمند بوده و یک نفر فقط به فکر ساده پوشیدنه از نظرم یعنی معمولی...شما اون ثروتمندی که میره ساحل هاوایی رو به نقد کشیدین تو ترانه تون و این یعنی تفاوت طبقاتی در جامعه.نمیدونم؟!شاید بنده زیاد اثر شما رو عمیق دیدم.ببخشید لطفاً
      • حامد حسینی نه برادر من ، من حرق از اسطوره زدم ساحل هاوایی هم منظورم خارج از این مرز و بومه یا بهتر بگم ساحل هاوایی یه نماد از اسطوره هاییه یه این روزا مردم ما از هالیوود یا شخصیت های ورزشی و ... می گیرن من هیچ موقع نگفتم شما با من خدای نکرده کدورتی دارید شما نقد کردید من هم از ترانم دفاع کردم همین @};-
      • امین شیخی موفق باشید دوست من...به هر حال این شمایید که انتخاب میکنید. امیدوارم روز به روز به هدفتون نزدیک بشین.
      • یاسر قاسمی درود بر آقای شیخی وقتی میگه من اثرو میبینم و نه شمارو ما داریم کارو نقد میکنیم هر کس با ادبیات خاص خودش آقای شیخی نظرش با نظر من تفاوت داشته درباره این کار، این نشون میده کار شما میتونه از زوایای مختلف بررسی و نقد بشه ممنون از تو حامد جان
      • مرتضی تلیکانی سلام جناب قاسمی.جسارتا بجای کلاس ترانه و شعر مقداری هم کلاس شیوه ی نقد هم تشریف ببرید.شیوه ی حرف زدن شما در نقد ها بسیار ناپسند هست. اگر واقعا با اطرافیانتونم همینطور صحبت میکنید باید بگم که خدا بهشون صبر بده. آقا شما استاد ولی پس کن این شیوه ی نقد رو شمارو به خدا.صحیح نیست.بخدا صحیح نیست. 1بار بدترین توهین هارو کردید همه نادیده گرفنتد بسه دیگه برادر.پای هر ترانه ای که میرید کاری جز تخریب انجام نمیدید.اینجا همه اومدن یاد بگیرن.حالا شما که استاد و پروردگار اصول ترانه سرایی در اومدید اندکی در گفتارتون دقت کنید. یک ضرب المثل هم هست که میگه : اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. یکم دقت کنید بد نیست. خیلی از ترانه هایی که حتی با خواننده های مشهور اجرا میشه به مراتب ضعیف تر از کار بچه های اینجاست.
      • یاسر قاسمی سلام آقای تلیکانی هر نقدی که امشب نوشتم به درخواست خود دوستان بوده و خودشون گفتن که نقد بی رحمانه کنم حرف زدن من با اطرافیان چه ربطی به شما داره؟ و مشکل شما اینه که فک میکنید نقد ترانه هم ارز نقد شخصیت صاحب اثره، من کجا به شخصیت دوستان توهین کردم؟ من اگه اثریو با نقد تخریب میکنم میخام از نو درست پی ریزی بشه و ساختمانی بشه با نمای چشم نواز تر من ادعایی تو ترانه نویسی ندارم و بیسوادم و از دوستان یاد میگیرم این کامنت شما حمله به شخصیت منه، استاد و پروردگار اصول ترانه سرایی، بچگانه س! چرا جبهه گیری میکنین بیاین تو بحث شرکت کنین تا از هم دیگه یاد بگیریم مرسی از ضرب المثلتون، من بیسوادم ولی از یاد گرفتن نمیترسم مسلما خیلی از ترانه ها ایراد دارن، و خیلیا اینجا هستن که کارشون فوق العاده س اما بی ایراد نیست من عادت نقدم این شکلبه، ادبیات نقدم اینجوری میمونه، و گل و لابک نمیشناسم حافظ خیلی خوب گفته: یارب مباد آنکه گدا معتبر شود
      • مرتضی تلیکانی وقتی میگید حالتون بهم میخوره از کسایی که زبان مادریشونو کامل نمیشناسن بعد رپ غربی یاد میگیرن تمجید یا بی حرمتی؟ترانه سرا برای محتوا ترانه میگه وقتی میگید این ترانه هیچ محتوایی نداره و آقای حسینی اونجور تعجب میکنن چیزی جز جسارت نمیتونه باشه.بنده با شخصیت شما کاری ندارم .هرچند شما قبلا از خجالت حرمت بنده دراومدید حسابی.من تمام حرفم اینه که شما دارید با این شیوه بجای ساختن فقط تخریب میکنید.همه ازتون نقد میخوان نه تخریب.من برادرانه میگم جناب،این شیوه ی نقد شما مورد پسند کسی نیست.ناراحت کنندست. بله حافظ دقیقا صحیح گفت که یارب مباد گدا معتبر شود.چه در ثروت چه در سواد.
      • یاسر قاسمی امشب خیلی خوشحال شدم از اینکه وارد بحث شدین، از این که توهین شنیدم، از این که فوش شنیدم من این کار حامدو متفاوت دونستم و نقد شخص خودمو نوشتم، شما نمیتونید جای همه باشین و بگین این شیوه ی نقد مورد پسند کسی نیست من بارها گفتم کارو نقد میکنم نه ترانه سرارو و شما نمیتونید بین این دو تفاوت قایل بشین اگه دوست دارین فوش بدین تو خصوصی لطف کنید
      • مرتضی تلیکانی بنده عادت به این کار ندارم.هیچ پرخاشی هم نکردم.فقط به شیوه ی خودتون صحبت کردم.هرگاه بنده یک کلمه پرخاش کردم بگید پای شما رو هم میبوسم. تنها به شیوه ی خاص خودتون حرف زدم.رک یا حق
      • حامد حسینی عزیزان من واقعاً نمی دونم الآن چی باید بگم ولی اصلاً دوس ندارم این برخوردا توی این فضا رخ بده.... =((
      • یاسر قاسمی احمد شاملو گفته ما میرفتیم شاعر میشدیم بعدش میفهمیدیم که زبان فارسی چقد ظرفیت داره مخاطب سخنم خانم جزایری بودن چون تشخیص دادم نقدم میتونه کمکش کنه یغما گلروویی، اردلان سرفراز، جنتی عطابی و خیلیای دیگه کار مزخرف زیاد دارن و بعضیاشون تحمل نقدشون از این دوستان اینجا پایینتره اما این دلیل نمیشه که کارا نقد نشن از یه چیز خوشحالم که بحث داغی ایجاد شد و ممنون از حامد حسینی و آقای تلیکانی و شیخی ک تو بحث شرکت کردن داریوش مهرجویی خالق گاو که من بشدت فیلم گاو دوس دارم گفت منتقداش خرن من امشب سطح تعقلمو بالا میبرم و خوشحالم که بحث کردیم
      • امین شیخی خطاب به آقای تلیکانی فضای آکادمی ایستاس و پویا نیست،نمیدونم؟! شاید شما خودتون رو زدین به کوچه ی جناب علی چپ!! تو این چند ماه اخیر حتی یک نقد درست و حسابی اینجا نخوندم و این دلیلش وجود اشخاصی همچون شماست،هیچ شاعری فقط با شنیدنِ به به و چه چه شاعر نشده.اینجا آکادمی ترانه س پس باید در کنار ترانه سرایان،منتقدانی نیز تربیت و تعلیم شوند.هر چند که تعداد ناقدان این سایت به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد ولی اگر هم بخواهد اتفاقی بیوفتد شما آن را در نطفه خفه خواهید کرد.افسوس میخورم که اون سایت آکادمی حالا به این روز کشیده شده! چشمایی که به جز لایک نمیبینند،دست هایی که به جز بهم خوردن و تشویق چیزی را نمیفهمند و زبان هایی که لال اند مگر برای به به گفتن!! ترانه سرا شدن به این مفتی و سادگی نیست!! هر چیزی بهایی داره! باید یاد بگیری،باید ترانه ت کوبیده بشه،باید پشتکار داشته باشی و و و.این رفتارتون باعث میشه دوستان تازه وارد بر ضد هر نقدی بلند بشند و این بلند شدن به قیمت سقوطشون تموم میشه،تو نقد های آقای قاسمی من کوچیک ترین بی احترامی ندیدم.خب محتوایی ندیدند و این دیدگاهشونه و هر کسی با یه دوربین مجزا به وقایع نگاه میکنه،هر منتقدی قبل از منتقد بودن یک مخاطبه و این حق مسلمِ اونه که نظرش رو بگه:حال خوب یا بد! خب فرض کنیم یک نفر نقد اشتباهی انجام بده،این دلیل نمیشه که شما بگید ادبیات گفتاریتون صحیح نیست! در صورت نقد اشتباه دو راه حل وجود داره(منظور از نقد،شخصِ خاصی نیست):اول همون دفاعی که موالف از نوشتش میکنه و منتقد باید به دفاعیه احترام بذاره و ادامه ی بحث... و راه دوم:یک "فرا نقد" است که شما قادرید تک تکِ نقد های نامبرده را به نقد بکشید و صد البته "فرا نقد" به یک علم بسیار عمیق ملزم است. و حرف آخر: دوستانی همچون شما هستند که تشویق کنند.این خیلی خوبه و لعنت به منکرش... ولی خواهش میکنم این قدر حجم تشویقاتون رو تو این خونه زیاد نکنید که پنجره های کوچیکِ نقد به آرامی ناپدید بشن. این کامنت رو لازم دیدم بنویسم چون احساس میکنم آینده ی ترانه در خطره... موفق باشید.
      • حامد حسینی سلام آقای شیخی مطمئناً شما با آقای تلیکانی آشنایی ندارید جون که ایشون یکی از رک گو های اینجان و اتفاقاً همه هم می دونن اگه واقعاً از کاری خوششون نیومده باشی به راحتی می گن و این موضوع اصلاً با ذهنیت شما نسبت به ایشون درست نیست از طرفی تا کی می خواید از خوب بودن آکادمی در قبل حرف بزنید مثل این پیره مردا بابا به خدا اینجا الآنشم برای ما یه آکادمی خوب محسوب می شه یکی از کارایی های اینجا نقدکه باز هم با نظرتون در مورد چند ماه اخیر مخالفم نمونه بارزش ترانه های خودم آخه شما یه سر بزنید به نقدای قبلی بعد یهوو محاکمه کنید
  • یاسر قاسمی سلام من یه سوال دارم درباره کلیت کارت تو یه مرد ساده پوشی، مرد ساده پوشی که چی؟ به کرات گفتی یه مرد ساده پوشی اما نمیفهمم چرا؟ ازش کار نکشیدی، توضیح دادی که پری از فلان و بهمان اما بی هدف شاید خواستی با آوردن من یه مرد ساده پوشم توی همه ی بندهای کارت هندسه ی ترانتو حفظ کنی اما نتونستی مهندسی بنویسی یه کلاژ که از هرجایی یه تیکه چسبوندی روش اما بی هدف و بی جهان من میدونم حرفایی که زدی واسه خودت مهم بوده ولی من نمیفهمم این مرد ساده پوشو پس برای من مهم نیست درباره ی جزییات کارم بعدا حرفامو میزنم
    • حامد حسینی سلام آقا یاسر دقیقاً همینطوره منظور من از آوردن پشت سر همه این مصرع منسجم کردن به قول شما عمودیه کار یا باز به قول خودتون حفظ هندسه ی کار بوده اما محوریت ترانه خود این مصرع نیست بلکه برداشت یا تصویریه که خواننده از یه مرد ساده پوش داره اما باز به صورت خاص هم بهش پرداختم جاییکه آوردم«من یه مردِ ساده پوشم/نمی شم دلقک رنگی/می دونم گریه ی پشتِ/خنده ی سیاهِ زنگی» @};- @};- ممنون از نظرتون @};- @};-
      • یاسر قاسمی حامد جان تکرار زمانی خوبه که کارایی لازمو داشته باشه پشت سر هم بگین که من یه مرد ساده پؤشم که دلیل نمیشه مسخ کافکارو حتما خوندی، تو این داستان ما متوجه میشیم کافکا چقد شخصیتی که میسازه رو دوست داره یعنی من مخاطب دوس دارم اون شخصیتو اون آدم مسخ شده رو مسلم بدون تو کارای اینچنینی باید شخصیت پردازیت قوی باشه، این مرد ساده پوش واقعی نمیشه برای من حتی اگه خیالی هم باشه خیالی واقعی نیست یه توهمه یه حبابه پس برای شخصیت هایی که میسازی وقت بذار تا اون شخصیتو با قلمت به من بقبولونی مرسی از تو عزیز @};-
      • حامد حسینی چشم حتماً مرسی از نقد خوبت @};-
  • امیر حاتمی نیا درود حامد جان بی شک کار بسیار زیبا و تصویر سازیه خوبی داشت. تبریک. به خصوص از این قسمت خیلی خوشم اومد من یه مردِ ساده پوشم پرم از اسطوره هایی که تو قلب من خوابیدن نه توو ساحلِ هاوایی @};- @};- @};- @};- . . حامد عزیز خوشحال میشم نظر شما رو هم درباره آخرین کارم بدونم :-)
  • مائده سیدمردانی بسیار عالی جمله ای برای وصف زیبایی احساستان نیافتم همیشه سبز و مانا باشید
  • علی اصغر شریفی ترانه زیبا و با احساسی بود یکی دو جا مشکل قافیه وجود داشت. موفق باشید. @};- :-)
    • حامد حسینی سلام آقای شریفی داداش به نظر من نداره اما اگه شما میگید پس حتماً قراره یه چیز جدید یاد بگیرم خیلی ممنون میشم اگه این لطف رو در حقم بکنین @};- @};- سپاس بیکران @};- @};-
      • علی اصغر شریفی البته بنده کوچیکتر از این هستم که بخوام به کسی چیزی یاد بدم، من خودم هنوز کلی درس هست که باید یاد بگیرم. اما بنده فکر میکنم : حسرت و غیرت پناه و گناه قافیه نیستند، شاید هم بنده اشتباه بکنم. از اساتید میخوام که اگه توضیح تکمیلی دارند بفرمایند تا از این شک و ابهام خارج بشیم( البته خودم رو عرض میکنم) @};- موفق باشید جناب حسینی @};-
      • علی ادریس زاده دروود. منم به عنوان همشاگردی تو این فضا کامنت هارو خوندم به نظرم غیرت و حسرت همچنین پناه و گناه قافیه هستن و هیچ مشکلی نداره @};- @};- @};-
      • حامد حسینی ممنون از هر دو بزرگوار @};-
  • علی ادریس زاده درود حامد عزیز ممنون از کار روون و با احساست =D> کمی هاوایی تو فضای کار ننشسته بود به نظرم :"> شاد باشی @};-
  • یاسمن وحیدی سلام آقای حسینی منو یاد ترانه ی من مرد تنهای شبم انداخت لایک 11 @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • محمد حاجي نتاج سلام بيد عزيز !!!! حال چطرورياس؟ تا حالا پرنده هاي رو شونت بهت لايك دادن؟؟!! :-/ ترانت فوق العاده شيوا بود پسند + @};- @};- :-)
  • ناهید سلیمانی سلام ترانه ساده روون و زیبایی بود پسندیدم . فقط متوجه نشدم که واقعا خودتونو توصیف کردین یا نه فقط همینطوری یه تر انه هست مثل من مرد تنهای شبم @};- @};-
    • حامد حسینی سلام خانم سلیمانی خوشحالم بازم نظرتونو پای ترانم می بینم بهتره بگم حال من کامل شبیه حال ترانمه نه بر عکس @};- @};- موفق باشید @};- @};-
  • مرتضی تلیکانی آقا سلام علیکم.برادر گل کاشتی.احسنت احسنت بسیار زیباوقابلیت اجرا داره.احساسات زیبا.زبان ساده ولی گیرا .عالی بود. ریتمش با ریتم کارای خودم یکیه.
  • مائده نجفی @};- @};- @};-
    • حامد حسینی خانم نجفی شما که اهل این جور نظر دادن نبودین :-( @};- @};- به هر حال ممنون @};- @};-
      • مائده نجفی دیگه دیگه حامد خان :-)) :-)) :-)) این گل ها ینی دوسسس میداشتم دیگه درضمن به امید بهترینها هم توش مستتره!!!
      • حامد حسینی بابا استتار کننده ، مستور ، ساتر ، ستور پیشه ، اصلاً سناتور :-))
      • نيما سكوت حامد جان این ستور پیشه معنیش می دونی چی میشه ؟ یعنی چوپون :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-)) [-( [-( [-(
      • نيما سكوت البته بانو جسارت نباشه حامد قطعا معنیش رو نمدونسته من عذر میخوام از شما @};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • حامد حسینی سلام آقا نیما خیلی ببخشیدا اما این کلمه رو از این بدتر نمیشد معنی کرد [-( درسته ستور معنی چهارپا می ده اما منظور از ستور تو ادبیات ما اسب هستش واما ستور پیشه به مالک اسب گفته میشه ودر ادامه صاحبان اسب در زمانی پولدارترین قشر یه سرزمین بودن واین کلمه با همون سناتور که در ادامه آوردم نزدیک می شن [-( واینجور میشه که با چوووپوووون کاملاً متفاوته [-( :<
      • نيما سكوت حامد جان نه اینکه من جز اقشار کم درامدم به این قسمتش فکر نکردم باز هم عذر میخوام @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- :"> :"> :"> :"> :"> :">
      • حامد حسینی فکر کنم قسمت زیر که از فرهنگ لغت المعانی کپی کردم به رسوندن منظورم کمک کنه: «1.سِتْر: سِتْر : ج @};- سُتُور @};- و أَسْتَار : آنچه كه با آن خود را يا چيزى را پوشانند ، ترس ، حيا و شرم » ستور پیشه:کسی که کارش پنهان کاری، حیا و شرم است. @};-
      • ناشناس هرچى بيشتر ميخونم کامنتاتونو ميفهمم چه قدر تو ادبيات ضعيفم :-S
      • وحیدی(سورمه) ناراحت نباشین همشهری این آقای سکوت فقط ایراد میگیرن مهشاد جان منم تازه فهمیدم ستور یعنی اسب ممنون آقای حسینی
      • ناشناس Nastaran joon baz khoobe to fahmidi man k nafahmidam chi shod
      • حامد حسینی @};-
      • نيما سكوت بانو مائده و حامد عزيز من قصد جسارت نداشتم فقط قصدم شوخي عذر ميخوام
      • حامد حسینی عزیزی نیما جان اختیار داری بالاخره گاهی اوقات پیش میاد یه وقت ازش تو طنزات استفاده نکنی :-) @};-
      • مائده نجفی آقا حامد؟؟؟؟ :-? پس بهتره یه جور دیگه بحرفم. آقاحامد ترانتون رو دوست داشتم یه کارمتفاوت بود و به دلم نشست این هم @};- تقدیم شما. :-) امیدوارم رفع ابهام شده باشه :-?
      • حامد حسینی @};- :-) @};-
  • امین بهاری زاده سلام حامد عزیز کار زیبا و جالبی بود....آفرین... =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};-
  • علیرضا سرمدیان سلام ترانه خوب و متفاوتی ازتون خوندم ،تبریک ، کلمات و عبارات جدیدی هم دیدم که بهم ایده می دن دوست خوبم . =D> @};- تقدیمت
  • ناهید ملکی سلام ترانه زيبايي بود مرد ساده پوش من یه مردِ ساده پوشم سادگیم گناه من بود شب و تاریکی و کوچه آخرین پناهِ من بود @};- @};- @};- @};- =D>
    • حامد حسینی سلام خانم ملکی گرامی هرچی شما به فکر دیگرانید ما هی من من می کنیم همین جاها تفاوت ها بارز می شه @};- @};- متشکر بابت حضورتون @};- @};-
      • حامد حسینی سلام مجدد شرمنده خانم ملکی شما رو با خانم سلیمانی اشتباه گرفتم @};- @};- ممنون و دوباره پوزش @};- @};-
  • میثم اسدپور پسند 6 تقدیمتون =D> @};-
  • ناشناس سلام اقای حسینی یکی از بهترین ترانه هاتون بود که خوندم =D> =D> =D> @};- @};- @};- آفرین لایک
  • نيما سكوت من یه مردِ ساده پوشم پرم از تصویر پاییز پرم از نقاشی هایی که شدن از غصه لبریز مثه عکس پیرمردی که چشیده طعم حسرت یا مثه تصویر مردی که ندیده رنگ غیرت من یه مردِ ساده پوشم سادگیم گناه من بود شب و تاریکی و کوچه آخرین پناهِ من بود من یه مردِ ساده پوشم پرم از اسطوره هایی که تو قلب من خوابیدن نه توو ساحلِ هاوایی من یه مردِ ساده پوشم دنبال ستاره نیستم تووی هجمه ی نگاها پِیِ هیچ اشاره نیستم درود حامد عزيز عالي بود جز بهترين كارات بود افرين لايك فقط جسارتا غل درسته نه قل رفيق
    • حامد حسینی سلام نیما جان ممنونم ممنون داداش شما همیشه به ما لطف داشتی @};- در مورد قل و زنجیر هم از اون دست کلماتیه که به دو صورت نوشته می شه اما اصلش درسته غل بوده دو تا مثال «گیسو رها که از قل و زنجیر می شود چون سیل روی شانه سرازیر می شود خوشبخت آنکه موی تو را شانه می کند اصلا کسی که موی تو را ... پیر می شود ؟ » «صدای شمشیر داره میاد خدا کنه برگردن بوی قل و زنجیر داره میاد خدا کنه برگردن حربله با تیر داره میاد خدا کنه برگردن خولی با شمشیر داره میاد خدا کنه برگردن » @};- @};- ممنونم بابت کمک هات آقا نیمای عزیز @};- @};-
  • Amin Qasemi من یه مردِ ساده پوشم سادگیم گناه من بود شب و تاریکی و کوچه آخرین پناهِ من بود حامد جان خیلی خوب داداس لایک 3 @};- @};- =D>
  • بهزاد صنعتی تو یه مرد ساده پوشی با ترانه های رنگی وای عجب واژه ی نابی چه ترانه ی قشنگی @};- @};- @};- @};- :-x
  • وحیدی(سورمه) سلام آقای حسینی بسیار زیبا لایک 1 تقدیمتون =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};-
    • حامد حسینی سلام خانم وحیدی خانم وحیدی معمولاً نظراتتون تو یه خط جا نمی شد @};- @};- @};- ممنون که همیشه هستین @};- @};-
      • وحیدی(سورمه) باشه پس یه بار دیگه با دقت بیشتری می خونم و نظرمو میگم من یه مردِ ساده پوشم دنبال ستاره نیستم تووی هجمه ی نگاها(هجمه ی نگاه به چه معنائی هست)اگه منظور هجوم نگاه کردن باشه شاید باید یه جور دیگه می نوشتین من یه مردِ ساده پوشم( فکر می کنم من اینجا اضافه باشه که اگه بردارین من رو وزن به هم می ریزه) نمی شم دلقک رنگی می دونم گریه ی پشتِ خنده ی سیاهِ زنگی(خنده ی سیاه زنگی رو من متوجه نمیشم چه معنائی داره) البته این نظرات شخصیمه و شاید هم اشتباه باشه نظراتم اما در کل از ترانتون خوشم اومد اولین لایک هم قبلا داده بودم در ضمن جسارت منو به بزرگی خودتون ببخشید @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- و امیدوارم که ناراحت نشده باشین
      • حامد حسینی نظرات همه دوستان برام مهمه و از همشون سعی می کنم چیز یاد بگیرم @};- @};- یه دنیا ممنون @};- @};-
      • وحیدی(سورمه) خوبس دادا ترانتون ادامه بدین خیلی قلمتون خوبس می پسندم@};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • حامد حسینی @};-
  • sepinood pahlevani =D> =D> =D> خوبس دادا خیلی خوبس لایک دارد آ یه تشویق جانانه! ;)) امیدوارم ایراد گویشی نداشته باشه راستی اول! ;)) فقط اینجارو درست متوجه نشدم: من یه مردِ ساده پوشم نمی شم دلقک رنگی می دونم گریه ی پشتِ خنده ی سیاهِ زنگی بخصوص بیت دوم @};- @};- @};-
    • حامد حسینی سلام خانم پهلوانی چَنذِر بِچه ها مشتاق لهجه اصفهونین دا ;)) خوشحالم خوشتون اومده @};- بیت مد نظرتون هم اشاره داره به اینکه ترجیح می دم یه مرد ساده ی ساده پوش باشم تا دلقک رنگی یا سیاه زنگی با گریه های پشت خندشون @};- @};- @};- ممنون از همراهیتون @};- @};-
      • sepinood pahlevani مرسی من اگه کرجی نبودم دوست داشتم اصفهانی باشم لهجشم که عالیس :-)
      • وحیدی(سورمه) شنیدم تو کرج اصفهانی خیلی هست سپینود جان تو شهرتون فامیل زیاد داریم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • sepinood pahlevani اره تو کرج همه جور قومیتی هست اصلا به شهر 72 ملت مشهوره کرج به طوری که اکثرا فکر میکنن کرجبا مثلا ترکن! اصفهانی هم زیاده اینجا ولی من اصالتا کرجیم متاسفانه یا خوشبختانه :-)
      • وحیدی(سورمه) چرا متاسفانه سپینود عزیزم اتفاقا همیشه میگم کر جی ها خیلی خونگرم هستن به نظر من عزیز دلم @};- @};- @};- @};- @};-
      • نيما سكوت :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-?
      • وحیدی(سورمه) چی شده آقای سکوت؟