♥ پری ♥

پریِّّ آرزوے مـــــــن!
سپیدِ ناز..قوے مــــن!
ببین که خنجرِ چـــشات
نشسته رو گلوے مــن

گلم! گلایلِ بهـــــــار!
انارِ ساوه! چشم خمار!
تو فرصتِ دلِ منـــــے
دلت طلاے بیست و چار

الهه ی خیـــــــالِ من!
عروسِ بی مثـــالِ من!
حریرِ نازِ مخملـــــــے
تویی تو لام و دالِ من!

فرشته رو! پری! بخـند!
بهشتی! محشری! بخند!
بخندی، نازنین تــــــری
دلم رو میبری، بخـــــند!
♥♥♥♥♥♥♥♥

چه سختی و چه سرکشی
عزیز من! یه خواهشــی:
من از تو دل نمی کّـَــنم
نمیشه عاشـــقم بشی؟!

بیا یه بار، فقــــط یه بار
خودت رو جـــای من بذار
بدونی من چـی می کشم
چه حسّـــــی داره انتظار

قدم بذار روی چِشَــــــم
فدای اون چشات بشــــم
دیوونه تم اگه بگــــــی:
نفس نکش..نمی کـــشم

گلوم..گیره پیــــــش تو
خیال من همیــــــشه تو
یه کاری کردی با دلــــم
که هیچ کسی نمیشه "تو"

تو هم بفهمی عشقو کاش
نمک به زخـــــم من نپاش
بزن، ببند، بکش، ولــــی،
نگو که عاشقــــــم نباش

https://www.academytaraneh.com/86859کپی شد!
1085
۲۸

  • شكوفه عبدلي @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • مرتضی جهانی بخند :-x قشنگ و عاشقانه احساس خیلی زیبایی داشت پسندیدم @};-
  • محمد باقر عباسی سلام خسته نباشید آقای پورجمالی ترانه هاتون احساس بسیار خوبی بهم می ده . کار های بسیار زیبایی هستند از نظر من . ممنون @};-
  • امیررضا نوری سلام بر شما واقعا خیلی خیلی عالی بود واقعا حس خوبی بهم دست داد @};- @};- @};- @};- @};-
  • مسعود حسنی تو هم بفهمی عشقو کاش نمک به زخـــــم من نپاش بزن، ببند، بکش، ولــــی، نگو که عاشقــــــم نباش @};- @};- @};- @};- @};-
  • امیر غفاری خیلی خیلی زیبا بود عقیل جان بیا یه بار، فقــــط یه بار خودت رو جـــای من بذار بدونی من چـی می کشم چه حسّـــــی داره انتظار لایک @};- @};- @};-
  • سامان جاويدان پسندیدم عقیل جان آفرین @};-
  • حسين عباسي بائي سلام زیبا بود فقط جسارتا: گلم! گلایلِ بهـــــــار! انارِ ساوه! چشم خمار! تو فرصتِ دلِ منـــــے دلت طلاے بیست و چار----مصرع دوم باید سریع و خارج از ریتم کل ترانه خونده بشه تا توی وزن جا بشه چون (خ) اضافس توی خمار گلوم..گیره پیــــــش تو خیال من همیــــــشه تو یه کاری کردی با دلــــم که هیچ کسی نمیشه "تو"---مصرع اول از وزن خارج شده نیست؟؟؟برای پر کردن وزن باید گلو کشیده خونده بشه که با ریتم خوانش ابیات دیگه فرق داره @};- @};- @};-
    • عقیل پورجمالی سپاس از حضور ارزشمندتون..در مورد مصرع "انار ساوه! چشم خمار" باید گفت..در حقیقت میم در واژه ی "چشم" اضافه ست ..و باید این عبارت رو بصورت "چش خمار" خوند تا مشکل وزنی نداشته باشه..موفق باشید!♥♡♥♡♡♡♡♡
  • ناشناس چه سختی و چه سرکشی عزیز من! یه خواهشــی: من از تو دل نمی کّـَــنم نمیشه عاشـــقم بشی؟! بیا یه بار، فقــــط یه بار خودت رو جـــای من بذار بدونی من چـی می کشم چه حسّـــــی داره انتظار @};- @};- @};- @};- خیلی زیبا بود مخصوصا قسمت آخرش @};- لایک تقدیمتون @};-
  • مجید صادقی سلام عقيل جان آفرين كارت رو بسيار دوست داشتم ريتم بسيار عالي بود تعبيرا بسيار خوب بود لايكي داداش
  • مسلم ترکاشوند سلام عقیل جان !قبلا تو سایتتون هم گفته بودم.خوندن ترانه های شما منو میبره تو شعرای مولانا.شاید به قول شما اهل ادب وزنشون شبیه همه.بهر حال از خوندن آثارتون خیلی لذت میبرم. =D> =D>
  • وحیدی(سورمه) سلام آقای پور جمالی خیلی زیبا سرودین گلوم..گیره پیــــــش تو خیال من همیــــــشه تو یه کاری کردی با دلــــم که هیچ کسی نمیشه "تو" تو هم بفهمی عشقو کاش نمک به زخـــــم من نپاش بزن، ببند، بکش، ولــــی، نگو که عاشقــــــم نباش بسیار زیبا لایک 3 تقدیمتون
  • علی اصغر شریفی چه ریتم عالی، چه تعریفها و ناز خریدنهایی ;)) مثل همیشه عالی فقط متوجه "لام و دال" نشدم: منظورت دل هست؟! اما چرا برعکس ؟! لایک تقدیمتون =D> @};-
  • مرتضی تلیکانی سلام =D> =D> =D> =D> این ترانتونو از قبلی ها بیشتر دوس داشتم @};- @};-
  • علیرضا سرمدیان سلام دوست خوبم عقیل جان من کاراتو خیلی دوست دارم مخصوصا اینکه همیشه کاملا وزنو رعایت می کنی اما خب دوس دارم در مورد کارت یه کم با دقت بررسی کنم و چند تا قسمتش که واسم سوال بر انگیز بود رو ازت می پرسم ، البته من کوچیکتر از اینم که بخوام نقد کنم ولی خب این باعث می شه ازت یاد بگیرم پس با اجازه پریِّّ آرزوے مـــــــن! سپیدِ ناز..قوے مــــن! ببین که خنجرِ چـــشات نشسته رو گلوے مــن وزن کار قشنگت مفاعلن مفاعلن هست که زیاد هم به کار می بری و بسیار زیباست . شروع کار بسیار لطیف ، پریّ آرزو !!! =D> ارتباط قشنگ بین سپید و قو ... تشبیه زیبای چشم به خنجر بسیار عالی هست گلم! گلایلِ بهـــــــار! انارِ ساوه! چشم خمار! تو فرصتِ دلِ منـــــے دلت طلاے بیست و چار جسارتا من ارتباط بین انار ساوه و خمار بودن چشم معشوق پیدا نمیکنم... لطفا توضیح بده برام . ولی از بیت بعدی بسیار لذت بردم ، آفرین به قلمت... الهه ی خیـــــــالِ من! عروسِ بی مثـــالِ من! حریرِ نازِ مخملـــــــے تویی تو لام و دالِ من! در این بند منظورتو از لام و دال نفهمیدم ، فک کنم یک اصطلاح عربی هست که تو شعرای کهن به کار می ره ، لطفا راهنماییم کن ، فرشته رو! پری! بخـند! بهشتی! محشری! بخند! بخندی، نازنین تــــــری دلم رو میبری، بخـــــند! استفاده از واژه بخند در همه مصرع ها،گوش نواز بود،من دوس داشتم . چه سختی و چه سرکشی عزیز من! یه خواهشــی: من از تو دل نمی کّـَــنم نمیشه عاشـــقم بشی؟! به دلیل تنگنای وزنی تو مصرع سوم من از وزن خارج شده ، اما خب این کار اشکالی نداره و بسیاری از ترانه سراها این کارو می کنن، سوال من این هست که ، به نظر شما کجاها می شه وزنو رعایت نکرد ،چند وقتی هست که این موضوع ذهنمو مشغول کرده ،اگه اطلاعی داری واسم توضیح بده . چون خیلی دوس دارم از تنگنای وزنی بیرون بیام و بتونم کارای بهتری بنویسم . در آخرم به خاطر پر حرفیم معذرت می خوام ، و مثل همیشه کارتو با جون و دل می پسندم . @};-
    • وحیدی(سورمه) منم تو اون قسمت که نوشتین لام و دال من موندم که چه معنی داره
    • عقیل پورجمالی علیرضا جان سلام از حضورتون تشکر میکنم..و از وقتی که برای نقد گذاشتین هم ممنونم سه نکته رو اشاره کردین که توضیح میدم: -- وزن عبارات و مصرع ها رو با توجه به روش خوندن مشخص میکنن..عبارت "من از تو دل نمی کنم" به این شکل خونده میشه: "مَنَز تو دل نمیکَّنم".. یعنی "من" به "از" میچسبه و پشت سر هم خونده میشه و ایراد وزنی نداره --عبارت "لام" و "دال" رو در مورد "دل" به کار بردم.. و با جابجایی "دال" و "لام" قصد داشتم به هم ریختگیِ این دل رو هم نشون بدم --"انار ساوه! چشم خمار".. انار ساوه یه استعاره از معشوق هست که با قرینه ی معنویِ "زیبایی و شیرین بودن" امیدوار بودم ذهن مخاطب رو به این سمت ببرم.. ولی شاید خیلی موفق نبودم اما پرسیده بودین کجاها میشه در مورد وزن تقلب کرد.. مطمئنا رعایت وزن عروضی بر زیبایی و شکوه ترانه کمک میکنه.. اما یه جاهایی میشه سر دوراهی مفهوم و وزن.. از تک ماده استفاده کرد.. اما این انعطاف وزنی هم نبایدخیلی به وزن آسیب بزنه.. و باید تساوی هجاها رو حفظ کرد.. گاهی میشه از هجای کشیده در نقش هجای بلند استفاده کرد.. و گاهی میشه با انتقال استرس از هجای کوتاه به هجای بعد از اون.. هجای کوتاه رو به هجای بلند تبدیل کرد.. بعنوان مثال عبارت "یه کوه" رو اگه به شکل "یه کّوه" بخونیم.. هجای اولش هجای بلند محسوب میشه.. هجایِ بلندی که به مصوت "ای"ختم میشه، رو میشه گاهی بعنوان هجای کوتاه هم ازش استفاده کرد.. چون اون کشیدگیِ یه هجای بلند رو نداره..و هجاهای کشیده ای که با مصوت "آ، ای، او" ساخته میشن (مثلا: راه، دیو، کور) اون کشیدگی یه هجای کشیده رو ندارن.. مگه اینکه مصوت رو کمی کشیده تر تلفظ کنیم.. و این جور جاها میشه از یه هجای کوتاه هم در کنار این هجاها استفاده کرد .. و در کل بهتره از این اختیارات کمتر استفاده بشه.. چیزایی که عرض کردم.. بیشتر نظر و تجربه ی شخصی بنده بود.. بازم ممنون از حضور ارزشمندتون! ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥