آرزو ( با الهام از رمان روی ماه خداوند را ببوس)
کاشکی یە برگ بودم، کاشکی یه سنگ بودم
کاشکے یە گل بودم، یا نە!..یە چنــگ بـودم
کاشکی چشـات بودم، کاش کفش پات بودم
کاش صندلیت بودم، چن لحظه تـــــوو مترو
کاش آینـــــــــه اے بودم توے اتاقت تـــا
روزے هزار دفعـــە، مــے دیدم عکست رو
کاش چــادرت بـــودم، توی هــــواے سرد
دستای تو محکم، جسمم رو لمس مــے کرد
کاشکی تو مـن بودے، کاش ما یکـے بودیم
کاشکی دو همبازــے، توو کودکـــے بودیم
کاش دل نداشتم،کاش
یه تیکه سنگ بود جاش
کاشکــی یه کوه بودم، بی قلب و روح بودم
کاش از تو دور بودم، کاش کورِ کور بـــودم
دارم حرووم میشم، کاشکـــے صبـــور بودم
کاشکے که خواب باشم
از این عذاب پاشــــــم
چشمات به قلـــبم یه، احساس خوب میدن
شعــراے من بی تو، بــوے غروب میدن
کی، کَی، کجا، عشقو…از قُلّکت دزدیـــد
تقدیـــر بی رحمم، قاه قاه بهم خنـــــدید