غروب

این لحظه های بی منو چطور دووم می یاری
وقتی بی رنگ شدی ازمن,قلم روی بوم می ذاری
طرحی بزن خاکستری تر از چشمون تر
توی دهلیز تنهایی پشت میله های ایون تر

همون جا که منو باریدی و
بغضو کنارمن تو دیدی و
فهمیدی گریزی جز رفتن نیست
ازتو گذشتم. چاره ای جز کوچه شدن نیست
****
بریز تموم رفتنم رو روی بومت
که غروبه, رفتن من از رو بومت
من دارم از غرب می رم
ازاین سو برگشتنی نیسیت
ماه رو بخاطر بسپار
که فاصله گسستنی نیست

ماه نماد فاصله است بین معشوق (زمین) وعاشق(خورشید)

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/81823کپی شد!
675
۵