"حسرت"

به نام خدا

اگه عکساتو سوزوندم
وقتی پیش من نموندی
اگه شعری ننوشتم
وقتی شعرام و نخوندی

اگه از عشقت گذشتم
نه، تو رو از یاد نبردم
فکر نکن تو رو نخواستم
فکر نکن حسرت نخوردم

اگه روز و شب یکی شن
اگه تقدیرم بسازم
بی تو تو روزای حسرت
غرق حاجت و نیازم

اگه از تو دور بودم
فکر نکن فکرت نبودم
من شبا از حسرت عشق
سالها غزل سرودم

من از انتظار شکستم
که نگی دوسم نداری
اگه روزی تو رو دیدم
تو دلم حسرت نکاری

اما انتظار و صبرت
فکرت و نبرده از یاد
قابت حتی نشکسته
با هجوم وحشی باد

حالا من موندم و حسرت
زندگیم بی تو تباهه
بی تو حتی تو خوشی هام
رنگ روزای سیاهه

نیا توی سایه ی رویا
توی هاجو واج کابوس
نشو یه لکه ی عمری
توی قلب اقیانوس

اگه از تو دور بودم
فکر نکن فکرت نبودم
من شبا از حسرت عشق
سالها غزل سرودم …

ترانه سرا:
محمدرضا ایرانی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/80788کپی شد!
789
۴