نخ کش

هوای باد و بارونه
شب تنهایی و بغضه
یکی داره تو تاریکی
تب رویامو میدزده
کلاف زندگیم گم بود
خیال خوش واسم بافتی
مث شال زمستونی
روی گردنم انداختی
میون کوچه های سرد
منم با شال دس بافِت
خیال گرم دستات و
بوی آغوش تبدارت
زمستونا جای دستت
محاله بپوشم دسکش
دلم پشت نگات گیر و
تموم زندگیم نخ کش

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/79418کپی شد!
814
۱۱