حریم

بیا این بار بگو میشه
منو حل کن درون ِ خود
تو میتونی با اون چشمات
منو از خود کنی بیخود
دو میخونه کنار هم
دو میخونه تو چشماته
شراب ِ ناب ِ شیراز هم
به چشمات رنگ می بازه
اگه میبینی مدهوشم
اگه میبینی که مستم
مرا هرگز گناهی نیست
به فکر اون چشات هستم
لب تو ای گل مریم پر از شهد و پر از قندِ
کندوی ِ خالیِ قلبم با یه بوسه عسل می ده
بشو ابراهیم ( ع ) و شک کن خدای بوسه کی بودِ
بزن بوسه تماشا کن به قلب مرده جون میده
اگه شب ها به چشمای ِ خمارت خواب نمی باره
بیا با من هم آغوش شو که آغوشت
حریم امنِ آغوش ِ یه مردُ کم داره

از این نویسنده بیشتر بخوانید: