.::مــار::.
در اتاقی پُر ز خلوت،
پوک و خالی!
مونده یه ذهن ِ شلوغ
، یه لاابلی!
دوتا دستِ یخ زده ،
یه روح ِ تاریک
فرق ِ دوس داشتنُ نفرت
، نخی باریک!
چشمای شب زنده دار،
و عشق ِ خُفته!
دردِ دل هایی مریض،
رازی نهفته!
یک اتاق ِ مُرده قفلی بر درش
یک شبح از جنس سایه در برش
ناامید از نرگس ِ جادوی یــــار!
هردو چشمش خیره در چشمان ِ مار
مار نه…! دردِ فراغ ِ یار بود!
مار نه…! گویی طنابِ دار بود!
لبِ خندون، بذله گو ؛
روان ِ بیمار!
انزجار از اعتیاد ؛
بوسه به سیگار!
همه خوابن، یه شبح
تنهای بیدار!
سرتا پا خیس از عرق
تکیه به دیوار!
آدمــای دور و بـــر
بی روح و بی عار
صندلی با پایه ی لق ،
چوبه ی دار!
یک اتاق ِ مُرده قفلی بر درش
یک شبح از جنس سایه در برش
مار ِ شهوت زخمه بر جانش بزد!
مار ِ نفرت بر گریبان حلقه زد !
مستِ زهرش گشتُ با یک دلخوشی
غوطه ور شد در سرای خامُشی !
———————————
دوستان عزیز چیزی که برای من خیلی مهم وارزشمنده نقد و نظر شماست.
لطفا” منو از این بابت محروم نکنید و بی پرده هر چه که در فکرتون جریان داره به من بگید. این رو از شما خواهش میکنم.
ضمنن نکته ای در مورد ابیات هست که لازم به ذکر میدونم اینه که لحن و وزن ابیات آبی رنگ و همچنین طول این ابیات نسبت به ابیات سیاه تغییر کرده و تفاوت داره و از حالت محاوره ای فاصله گرفته. خواستم تا یادآور شم که این کار من سهوی نبوده و کاملا از روی عمد ابیات رو به این شکل در آوردم تا حس و حال خاصی که مدُ نظر داشتم رو چاشنی این کار کنم.
با تشکر و سپاس فراوان از همه و آرزوی موفقیت و پیروزی برای همه شما دوستان عزیز.
-
سلام دوست عزیز من این دوگانگی رو نمی پسندم و ترجیحا .....نقد نمی کنم و به سفارش یکی از عزیزانم نظراتم را برای خودم نگه میدارم تا آهنگسازه ها و خواننده ها راجبه ترانگی آن صحبت کنند [-( موفق باشید @};-
-
سلام جناب باورصاد از دعوت شما متشکرم... ترانه ی بسیار زیبایی بود...نقدش با اساتید...من از خوندنش لذت بردم... @};-
-
سلام امین نظر با دوستان نظر دوستان :-) مرسی داری @};-
-
سلام و وقت به خیر استفاده از "ز" در حال حاضر مرسوم نیست مخصوصا" تو ترانه مثلا" میشه بگی کنج یه اتاق خلوت " نخی باریک!" زیاد جالب نیست و " بر جانش بزد!" بزد قدیمیه یا "خامُشی !" به نظرم به کار ضربه میزنه متظر شنیدن کارهای خوبتون هستم موفق باشین
-
اولین بار کامل خوندم دومین بار فقط قسمتای مشکی رو خوندم و بعد هم قسمتای آبی رنگ (میخواستم نشون بدم چقدر حال و حوصله دارم :-) ) شاید اگه جدا از هم میبودن بیشتر دوست داشتم کارتونو ، در کل خوووب بود....مرسی ولایک @};- @};-
-
دوست عزیز ترانه ات از نوع سیاه و زخمیه پراز درد اما برای خواننده ملموس نیست درمجموع یه وحدتی دیده میشه اما پر از بی نظمیه بعضی مصراع ها بسیار دل نشین هستند @};-
-
سلام.کلا از این کار خوشم اومد...از همه بیشتر از بند اول...قسمت سیاه اول خوشم اومد... احساس کردم قسمت اول ، جون دار تر از قسمت سیاه دوم بود.... در کل زیبا بود...لایک @};-
-
سلام دوست من ترانه خوبی بود اما با ترکیبت خیلی موافق نبودم اینکه محاوره و کلاسیک را اینطور ترکیب کردی و خب اینم کاملا شخصیه :-) محاوره هارو بیشتر دوست داشتم @};- موفق باشی