دیونه
مث خورشیدی که پشت ابر اسیره
نیستی اما یادت از اینجا نمیره
نیستی و هنوز واست غرق بهونم
می خوام آروم باشم اما نمی تونم
هنوزم با خاطرت سر قرارم
تو می خوای زودتر بری من نمی ذارم
هنوز هم پیالمی هرجا که هستی
می بوسم لباتو محکم توی مستی
شبا از عطر تنت تا صبح بیدارم
نشد از یادم بری حتی یه بارم
می دونی زنگ می زنم بهت همیشه؟
خاموشی اما دلم حالیش نمیشه
می رم اون کافه ای که همیشه بودی
می کنم به جای خالیتم حسودی
یه سفر چیدم بریم آخر هفته
نگو کار داری واست, نگو که سخته
آره دیوونه شدم خودم می دونم
بذار تو خیاله داشتنت بمونم