بندر
تو با شب های پر نور و ستاره ت
من از مرگ ستاره زخم خوردم
تو با آواز من رقصیدی شب ها
شب آغاز شکستم بود مردم
غم ها روی تنم آوار می شن
به من چه ماهی ها بیدار می شن
تو از دریا فقط دریا رو داری
من از فردای دریا حرف دارم
تو ساکت خیره توو چشمای خیسم
من این جا قد دنیا حرف دارم
به من چه ماهی ها بی آب می شن
یا بندر آدماش بی خواب می شن
یه روز با دس دریا توی دسم
یه بندر روی دوشم دور می شم
بزار نفرین کنن این ماهی ها که
مثه بندر دارم مغرور می شم