سهم من
تو یه کابوس تلخی که رد میشه از خیالم
یه تصویر از گذشته که میده رنج و ملالم
بین این همه حقیقت تو برام خودِ سرابی
از پاکی ها به دوری تو مثه جام شرابی
بهارم خزونِ بی تو هر شبم پر از عذابه
واسه جدایی از تو نقشه هام نقش برآبه
سهم من همینه از تو اینکه خوابتو ببینم
با این چشمای گریون به انتظار بشینم
به جرم عاشقی من با خیال تو اسیرم
چرا من به چشم تو یه مسافرم حقیرم
دل من گرفته امشب هوای گریه دارم
من فقط یه قلب پر درد از تو هدیه دارم
۱۳۹۱/۰۴/۲۱ ساعت ۳ بامداد