بوی بارون
بوی بارون داره چشمام
وقتی دلتنگ نگاتم
وقتی که تنهای تنهام
بی تو با خاطره هاتم
*
زندگی میگذره اما
همیشه فصل خزونه
شبا لالایی چشمام
قصه اشکه و خونه
*
چی میشد دلت بسوزه
واسه این دل عاشق
چنتا شاخه گل بیاری
لاله و یاس و شقایق
*
بگی کاغذی نبوده
گل گلدون خیالت
بگی که دروغه حرف از
زرد گلبرگ جمالت
*
نه مث این روزا اینجور
بری ساده از کنارم
دیگه مثل اون قدیما
نگی بی تاب بهارم
*
کسی نیست حتی بپرسه
کو کبوتری که پر زد
پشت دروازه تردید
کی بودش این همه در زد
*
توی خاطرات مردم
عروسک رنگی نداره
دل تو بی خبر از من
حس دلتنگی نداره
*
آخر قصه عشقم
تلخه اما بود جدایی
سهم من یه عالمه غم
سهم تو اما رهایی