تو جنون خلسه بودم
نبضت از شماره افتاد
لکه های خون رو دیوار
خبر از فاجعه می داد
…
سرت افتاده یه گوشه
دستم آلوده به خونه
صدای وحشت قلبم
می پیچه تو گوش خونه
…
از میون جسم بی جون
قلبتو می خوام در آرم
سینمو بشکافم اونو
نزدیک قلبم بزارم
…
این یه قتل عاشقونه س
کشتن تو افتخاره
من نظامی جنونم
پیرهنم پر از ستاره
…
قدیما منو می دیدی
چشماتو به روم می بستی
حالا زل زدی به چشمام
نکنه عاشقم هستی
…
ببین انگشتای خسته م
داره پلکاتو می بنده
من پر از گریه عشقم
تو چرا لبات می خنده
…
راستی انگشتتو کَندم
همونی که حلقه داره
حالا از تموم دنیا
سهم من حلقه داره
از این نویسنده بیشتر بخوانید: