مادر
ازوقتی که تورفتی گلها بهونه کردند
گنجشککای خونه رفتند که برنگردند
ازوقتی که تورفتی خورشیدبی قراره
شب نورماه با من از تو گلایه داره
روآینه اتاقت گرد غریبی مونده
واسم کسی لالایی بالحن تو نخونده
حوض حیاط خونه باغصه خوگرفته
شایددوباره مادر قصد وضوگرفته
روطاقچه اتاقت سجاده بسته مونده
عطرنمازصبحت روقلب خسته مونده
خونه بدون مادرخاموش وسوت وکوره
طعم صمیمی عشق ازقلب ماچه دوره
-
درود جناب صالحپور تقدیمی زیبایی بود برای مادر، به دل نشست. موفق باشید @};- @};-
-
خب عابد عزیز ترانه ای با احساس خوندم از شما قصد وضو گرفتن .. کمی غیر معمول هستش .. معمولا قصد میکنن و به نظرم بهتره این مورد را بازبینی داشته باشی. در مورد واژگان و قافیه ها کمی ذهنت را آزادتر کن و باور کن اونقدر زبان ما واژه داره که میتونی کارهای عالی خلق کنی. موفق باشی @};- @};- @};-
مطالب پیشنهادی