میوه ی ممنوعه

میوه ی ممنوعه

کفر این است که چشم تو خدایان من است

اسم تو ،اسم تو پایان من است …

علت مُردن من جان من است

خوردن میوه ی لبهای تو نه کُفر نبود ….

کفر این است که چشم تو خدایان من است

 

سالها میگذرد بی تو همین کنج اتاق ….

خانه ی عزلت من، کلبه ی احزان من است

 

تیر مژگان تو آن روز که بر سینه نشست ….

علت هلهله و درد فراوان من است

 

سیب لبهای تو را گاز زدن معصیت است؟ ….

معصیت فِعل قشنگیست که درمان من است

 

رفتی اما تو بدان میوه ی ممنوعه ی من ….

مزه ات دیر زمانیست به دندان من است

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/115247کپی شد!
291