به خون نکش

تبر نزن به ریشه ام
منی که زجر دیده ام
منی که مثل آینه
تو را به تن کشیده ام

به صحن انزوای من
دوباره گریه را نریز
به خاک اگر که میکشی
به خون مرا نکش عزیز

تو از قبیله ی منی
تو از تبار و ایل من
نبر مرا به بی کسی
نبر به جنگ تن به تن

برای قد کشیدنت
شکسته شد بال وتنم
تو بار ور شدیو باز
شکسته پر ز تو منم

بیا که ویرانه شده
حال پر از وخامتم
بیا که من نه مرده ام
اگر چه پر جراحتم

به صحن انزوای من
دوباره گریه را نریز
به خاک اگر که میکشی
به خون مرا نکش عزیز

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/107109کپی شد!
762
۶
۲

  • مصطفی رضاوند عرض ادب خانم ربانی و تبریک سال نو ممنون از حضورتون
  • آزاده ربانی باسلام و عرض تبریک سال نو کار رو خوندم ظرفیت کار برای اینکه با یک ویرایش کار گزیده ای بشه وجود داره از جهت صلابت و قدرت واژگانی کلام به نظرم کار دچار فراز و فرود هست و یکدست نیست بنظرم اونجور که کار شروع شده و در جاهایی قدرتنمایی میکنه در میانه ی راه دچار افت میشه و از قدرت کل متن کم میکنه بنظرم قطعا یک ویرایش خواهد خواست در این ژانر از کلام که شما در این کار وارد اون حیطه شدین یکدستی کار از جهت قدرتنمایی واژگانی اصله و اگر اختلالی باشه سبب آسیب به بخشهای قوی میشه امیدوارم این کار با یک بازنگری و ویرایش ظرفیت خودشو پیدا کنه بسیارم خوب و ممنون از ترانه تون موفق باشید
  • مصطفی رضاوند عرض ادب آقای دمی زاده سال نو مبارک با کمال احترام نقدتو رو نمی پذیرم چون زبان کار مشخص هست درود
  • مهدي دمی زاده سلام دوست من زبان کار مانع از ارتباط برقرار کردن با کار میشد سعی کن از زبان روز و تصویرسازی های ملموس استفاده کنی
  • مصطفی رضاوند سپاس آقای بهبهانی عزیز اتفاقا برای خوانش کار دنبال خواننده با صدای حجیم میگردم تا با افتخار تقدیمش کنم
  • یاسر بهبهانی درود دوست عزیز. شعر زیبایی بود. چقد زیبا میشه با اجرای خواننده ای مثل ابی.