یه جور خوب…
من از دنیای بی وزنی
خودم رو تا خدا بردم
زمین رو خسته کردم بس
که توو دنیا زمین خوردم
چه روزا و چه شبهایی
شبیه قصه میمونه
خدا عاشق تر از من بود و
آخر من کم آوردم
…………..
تموم قصه ها اینجا
یه جور خوب تموم میشه
نگاه مهربون تو
شبیه آرزوم میشه
تو انگاری نفهمیدی
تمام زندگیم بودی
خدا فهمید و عاشق کرد
دلم رو , چون حروم میشه
………..
تو با من بدی و دلم با تو خوبه
هوای دلم بی تو رنگ غروبه
صدام کن من و باز به اسم کوچیکم
میخوام واسه چشمات گل رز بچینم
زمان و زمین و زمین و زمان و
تمام حروف توی نامه هام و
شب و روز روشن , غم و حس مبهم
میخوام امشب اینجا به پاهات بریزم