عطر جدید

چن وقته که پشت نگاه تو
یه شور وحال تازه پنهونه
چن وقته احساس بدی دارم
حتی به دیوارای این خونه

آغوشمو تن می زنی اما
توو قاب چشمت عکس من تاره
شاید کسی تا لحظه ی خوابم
چشماشو روی هم نمیذاره…

بیرون از این خونه یه آدم هست
شب هاتو با رویاش می جوشی
شک می کنم وقتی که می بینم
داری لباس تازه می پوشی

عطرت جدید و صورتت شاده
آرایشت ترکیب سابق نیست
از روحیاتت خوب معلومه
اون مثل من آیینه ی دق نیست

من فکر می کردم که این خونه
جز من به مردی احتیاجش نیست
مجروح یه زخم عمیقم که
حتی مسکن هم علاجش نیست

از خنده های بی دلیل تو
از گریه های توو خودم مردم
من در پی خوشبختی فردات
توو فال امروزم بد آوردم

هر قدر بد بودم تو محکومی
محکوم واسه این اتاق سرد
قلبت اگه با من یکی می زد
هر دردیو می شد که درمون کرد…

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/87534کپی شد!
1105
۲۸

  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من کار خوبی بود هرچند شاید میشد کوتاهتر باشه
  • مائده نجفی سلام آقا وحید آغوشمو تن می زنی اما توو قاب چشمت عکس من تاره شاید کسی تا لحظه ی خوابم چشماشو روی هم نمیذاره… =D> عطرت جدید و صورتت شاده آرایشت ترکیب سابق نیست از روحیاتت خوب معلومه اون مثل من آیینه ی دق نیست @};- لایک
  • ناهید ملکی سلام با اینکه موضوع جدیدی نبود ولی ترانه تون تازگی داشت خیلی زیبا بود ممنون @};- @};- @};- =D> =D>
  • یاسر بهبهانی سلام آقا وحید. ترانه تونو بارها خوندمو لذت بردم. همین که روایت و داستان رو وارد ترانه هاتون کردید و با این زبان پخته هر بند رو صیقل می دید بسیار کارتون رو زیبا میکنه. @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • عباس مقدم درود وحید عزیز بسیار لذت بردم از این ترانه ی زیبا وبخصوص از این پیشرفت خوبت لایکی رفیق @};-
  • روناک عساری سلام اقای حسن زاده ترانه روون و زیبایی بود از قافیه هایی که استفاده کردین لذت بردم شاعرانگی شما لطافت خاصی داره و من از این بابت به شما تبریگ میگم در ضمن با نقد اقای ادریس زاده هم موافقم می تونید بگید سرگیجه های هر شبم دیگه قرص مسکن هم علاجش نیست یا : حالا توی این خونه ای تنهام که یک خریدار تو حراجش نیست جسارت نباشه البته امیدوارم در روزهای اتی ترانه های بیشتری از شما بخونم لایک تقدیمت
    • وحید حسن زاده سلام خانم عساری خواهش می کنم چه جسارتی.جای تشکر داره که برای کار بنده وقت می ذارین و نظر لطف شماست به ترانم. مدتی هست که کسی ترانه هارو درست حسابی نقد نمی کنه و این موضوع دیگه داشت من رو از آکادمی دلسرد می کرد.البته مشغول گذروندن دوره ی خدمت سربازی هم هستم و احتمالا بعده این تا مدتی نتونم به آکادمی سر بزنم. :-( از توجه و دقت نظرتونم واقعا ممنونم و حتما به پیشنهادای به جاتون فکر می کنم ویرایش می کنم.:) پاینده باشید @};-
  • علی ادریس زاده درود وحید عزیز.ممنون از کاره زیبات. =D> سبک نگارش و تصویر سازیات رو دوس دارم. =D> موضوع و نگاهت جالب و مناسب بود.لایک =D> فقط جسارتا محتوای این بند کمی استحکام خوب کارتو به نظرم کم میکنه مجروح یه زخم عمیقم که حتی ""مسکن"" هم علاجش نیست [-( وقتی "زخم عمیق" میاد یعنی شدت زخم رو نشون میده که تو کلیت کارم ملموس بود که زیاده در ادامه وقتی برای این درد با این شدت مرحمی جهت مداوا معرفی میشه و مهمتر از اون کلمه "حتی"برای نشون دادن قدرت داروی زخم میاد، "مسکن" که یه واژه کلی و برای دردهای سطحی هم استفاده میشه و قدرتهای مختلف هم داره جواب نمیده. یا باید یک نوع مشخص مسکن که نماد قوی بودن هست رو بیارید یا یه واژه مرحم قوی دیگه به خصوص با توجه به دو نکته "زخم عمیق" :شدت زیاد زخم و "حتی":قدرت زیاد مرحم ببخشید/من رو کارایی که بیشتر خوشم میاد بیشتر دقیق میشم و پر حرفی میکنم :"> .ببخش دوست عزیز. بازم ممنون از کار زیبات =D> =D> سلامت باشی @};-
    • وحید حسن زاده آقای ادریس زاده سلام اول از همه خیلی ممنون از توجه تون و وقتی که برای ترانم گذاشتین.بدون شک نقد های شما و هم ترانه های آکادمی رو پیشرفت و دقت تالیف ترانه سرا خیلی تاثیر داره.متاسفانه دوستان کمتر نقد می کنن و بیشتر تعریف و تمجید می کنن البته نظر لطفشونه ولی به شخصه از دوستانی که نقد می کنن بیشتر استقبال می کنم تا تعریف و تمجید :) در مورد اون قسمت هم دقیقا حق با شماست حتما تجدید نظر می کنم. ضمن تشکر مجدد امیدوارم باز هم از حضورتون بهره مند شیم :) @};- @};-
  • ناهید سلیمانی زیبا سرودید @};- @};- @};-
  • وحیدی(سورمه) سلام آقای حسن زاده واقعا زیبا بود مخصوصا از این بند خیلی خوشم اومدو از خوندنش لذت بردم از خنده های بی دلیل تو از گریه های توو خودم مردم من در پی خوشبختی فردات توو فال امروزم بد آوردم لایک2 تقدیمتون
  • sepinood pahlevani زیبا بود اقای حسن زاده آغوشمو تن می زنی اما توو قاب چشمت عکس من تاره شاید کسی تا لحظه ی خوابم چشماشو روی هم نمیذاره… یه توضیح کوچیک میدید در موردش؟من متوجه این بند نشدم کاملا :-) @};- @};- @};-
    • وحید حسن زاده سلام و ممنون از لطف و توجهتون. همین که تو کار برای خواننده ابهام وجود داشته باشه یعنی خوب بهش پرداخته نشده و حتما ویرایش می کنم. اما من خواستم تو این قسمت این رو برسونم که اگر چه عاشق و معشوق هم آغوش میشن ولی هم معشوق و هم کسی غیر از مرد اون خونه در انتظار خوابیدن عاشق داستانن تا در ارتباط باشن :) ممنون از دقتتون @};- @};-
      • sepinood pahlevani ممنونم خیلیم گنگ نبود حدس زدم منظورتون این باشه :-) @};- @};- @};-
      • وحید حسن زاده @};- @};- :)
  • نيما سكوت درود وحيد جان زيبا بود بیرون از این خونه یه آدم هست شب هاتو با رویاش می جوشی