درد یعنی …
شاکی از دنیا و دینو از خدا
چن هزار قرنه پرم از حس مرگ
وقتی عمری رو نگاه عابرا
رو تنم میخورده با زور تگرگ
وقتی هر جایی شدم انگشت نما
واسه جسمی لعنتی جنس ِ قفس
روز شب رویای مُردن توو سرم
دل میکندم از همه با هر نفس
اسم من با من غریبه بوده و
عشق یه کار ابلحانه واسه من
وقتی زخمای تووی دنیای من
جاش نمونده روی جسمو این بدن
تا بفهمن سخته درد بی کسی
تا بفهمن شکل بغضو درد شدم
هیچ کسی هیچ وقت ندید چی شد که من
از خدا از زندگی دلسرد شدم
غبطه خوردم به همه حتی به تو
تو که دردت بی علاجه واقعا
من اسیر دستای مردم شدم
کاش یه روز اونا میبودن جای من
درد داره دردتو وقتی بگی
هی بگن بس کن تو یه دیوونه ای
وقتی بابات تووی روت وایسه بگه
مایه ی ننگ منو این خونه ای
خواهر و مادر که باید درک کنن
درد ِ روو دردت بشن با تعنه ها
یا با خنده یا که با گریه بگن
سر شکستی واسه ی دنیای ما
خونه که تنها پناه هر کسه
واسه تو زجرآورو زندون بشه
دیگه گریه چاره ی دردت نشه
چشم تو قرمز به رنگ خون بشه
رازتو با هر کسو ناکس بگی
تا یه کم … شاید یه کم آروم بشی
ظاهرن بی درد و شاد و خنده رو
از درون هر ثانیه داغون بشی
درد داره زندگیت لنگ دو زار
پول باشه واسه رفتن زیر تیغ
تا خودت باشی ولی سخته که باز
بعد جراحی بگی آه حیف ، دریغ
زندگیم بیش از یه چن خط شعره و
واژه واسه معنی دردام چه کم
بسه… اینم نقطه ی پایان شعر
بهتره اصلا دیگه چیزی نگم
—————————————————————————-
چند وقت پیش از یکی از شبکه های ماهواره فیلمی پخش شد که باعث شد جرقه ای توو ذهنم بزنه تا این ترانه رو بنویسم
از درد کسایی بنویسم که خیلی کم میشناسیمشون جنس درداشون با جنس درد ما فرق داره نه عاشق شدن نه دردشون نداشتن عروسکو ماشینو موبایله …
دستای بی رحم سرنوشت اونا رو به واژه های " هرموفرودیت " و " ترانس سکشوال " بدل کرده فک نکنم کسی معنای این کلماتو بدونه اما بد نیس اگر توو صفحه ی گوگل سرچ کنید تا بیشتر باهاشون آشنابشید
خیلی خیلی سعی کردم خودمو جای اونا بزارمو بنویسم هر چند شاید نتونستم به خوبی از پسش بر بیام اما واسه خودم دلگرمی شد
مراقب خوبیاتون باشید
یا علی