قسمت دوم ترانه چیست

یک روز به شیدایی…در زلف تو آویزم خود را چو فرو ریزم…با خاک درآمیزم و گرنه من همان خاکم که هستم
یک روز سر زلف بلوندت چینم بهر دل مسکینم اینم…جگرم…اینم…اینم یک روز که باشم مست…لایعقل و ترد و سست یک روز ارس گردم…اطراف تو را گردم کشتی‌ی شوم جاری….از خاک برآرم تو…بر آب نشانم تو دور از همه بیزاری دریای خزر گردم…خواهی تو اگر جونم محصول هنر گردم…خواهی تو اگر جونم یک روز بصر گردم…یک روز نظر گردم پانصد سر سردرگم…ای وای
حبل المتین گیست…جمعاً به تو آویزیم لاتفرقو و اعتصموا واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا
( خواننده و آهنگساز محسن نامجو)
این ترانه از تمام قواعد شعری کلاسیک گریزان است و سروده ای آهنگین است مناسب آنچه نامجو در نظر داشته اجرا کند. در مجموع باید گفت ترانه با وجود بهره بردن از زیبایی‌های ادبی باید در قالب موسیقایی ارزیابی گردد نه در قالب ادبی محض!!
از ترانه سرایان و آهنگ سازان نسل اول می توان به نسلی که «ابولحسن ورزی»، «پژمان بخیتاری» و «نواب صفا»ی ترانه سرا، «مرتضی نی‌داوود»، «ابوالحسن صبا» و «کلنل علینقی‌خان وزیری» آهنگ‌ساز، و «جواد بدیع‌زاده»، «قوامی» و «فاخته‌ای» اشاره کرد.
– چهره های موسیقی ایران
– نگاهی اجمالی به تاریخ ترانه سرایی در ایران نوشته آقای سعید کریمی است.این مطلب برگرفته از وب سایت وازنا است.
الف ) پیش از شیدا
مانند بسیاری از هنرها تاریخ دقیقی برای پیدایش ترانه (یعنی سرودن شعر بر پایه ی ملودی) و این که چه کسی نخستین ترانه را سروده است نمی توان یافت. پیشینه ی ترانه سرایی در زبان پارسی به متن های ساسانی باز می گردد و “خسروانی” هایی که به باربد منسوب است. وی موسیقی دان و بربت نواز دربار خسرو پرویز بوده است که شعرهایش را با ساز می نواخته و می خوانده است. از او در متن های ادبی بسیار یاد شده و ۳۰ لحن او در ادبیات کلاسیک پارسی معروف است . نمونه ی خسروانی زیر را به وی نسبت داده اند:
قیصر، ماه را ماند و خاقان خورشید
که خواهد ماه پوشد که خواهد خورشید

ب ) دوره ی نخست ( ١٢۵٠- ١٣١٩)
تعریفی که امروزه از ترانه و ترانه سرایی ارایه می شود، با علی اکبرخان شیرازی متخلص به شیدا (١٢٢٢- ١٢٨۵ ش مدفون در ابن بابویه شهر ری) آغاز می شود. او بی شک و از نظر بسیاری، احیاگر هنر ترانه سرایی در دوره ی معاصر ایران است که با آگاهی و تسلط بر ظرایف شعر و موسیقی به تصنیف سازی پرداخت و به آن وجه ادبی بخشید. قدیمی ترین تصنیف هایی که امروزه به صورت کامل در اختیار داریم، از شیداست. تصنیف هایی چون: امشب شب مهتابه، بت چین ، دوش دوش، عقرب زلف کجت، شب وصل، سلسله ی موی دوست، در فکر تو بودم، صورتگر نقاش چین و . . .
تا پیش از شیدا، تصنیف دارای شکل ادبی و رسمی نبوده و دارای عبارت هایی گاه سخیف و مبتذل بوده است و توسط خواننده های دوره گرد اجرا می شده است نمونه هایی از این ترانه ها در کتاب کوچه ی شاملو گرد آمده است.
برای نمونه :
آلو آلو آلو آلو آلوچه
قر ِ خوب خوب می خوای، بزن تو کوچه
آلو آلو آلوچه آلو
نومزد بازی خوبه پهلو به پهلو
و مانند آن.
و یا هجویه ایی که مردم برای مظفر الدین شاه ساخته بودند با این آغاز:
آبجی مظفر اومده، بلگ ِ چغندر اومده.
عارف قزوینی در باره ی شیدا می گوید: “مرحوم میرزا علی اکبر شیدا تغییراتی در تصنیف داد و اغلب تصنیفاتش دارای آهنگ دلنشین است، مختصر سه تاری هم می نواخت و تصنیف را اغلب نصف شب در راز و نیاز و تنهایی درست می کرد.”.
ابوالقاسم عارف قزوینی (۵ ١٢٩- ١٣١٢ش) در این دوره با سرودن اشعار با هیجان ملی میهنی و اجرای آن ها در کنسرت هایش، محبوبیت فوق العاده ای در میان خاص و عام کسب کرد. تا آن روزگار شکل عرضه ی موسیقی عمومن مجالس بزمی بود. عارف برای نخستین بار اجرای کنسرت در ایران را بنیاد نهاد و موسیقی و ترانه را به عنوان هنری جدی، رسمی و تأثیرگذار به همگان شناساند. از عارف بیست و نه ترانه به یادگار مانده است که بیش تر آن ها بارها و بارها توسط خوانندگان متعدد اجرای مجدد شده است. چند تن از مشهورترین آن ها به شرح ذیل است:
آمان آمان (در دستگاه شور با مطلع : ای آمان از فراقت آمان � به مناسبت ورود فاتحان به تهران در سال ١٢٨۵ش ) افتخار آفاق (در سه گاه) از خون جوانان وطن لاله دمیده (در دشتی و به هنگام گشایش دوره ی دوم مجلس شورای ملی) ننگ آن خانه که مهمان ز در خان برود (در افشاری و به هنگام اولتیماتوم روسیه برای اخراج مورگان شوستر امریکایی از ایران) از کفم رها شد قرار ِ دل (در افشاری) چه شورها (در شور و به مناسبت آگاهی از مقاصد ننگین عثمانی نسبت به آذربایجان) گریه کن (در دشتی و به مناسبت مرگ کلنل محمد تقی خان پسیان) بهار دلکش (در ابوعطا ) و . . .
از دیگر ترانه سرایان این دوره باید از امیر جاهد و ملک الشعرا بهار نام برد . امیرجاهد ( ١٢٧۴- ١٣۵۶) ترانه سازی با ذوق و توانا بود و بیش تر آثارش برای نخستین بار با صدای قمر و تار ارسلان درگاهی اجرا شده است. از ترانه های مشهور وی باید به: امان از این دل که داد (در سه گاه) در بهار امید (در افشاری) هزار دستان به چمن (در چهار گاه) و ملک الشعرا بهار از نخستین شاعران مطرح زمان خویش است که به ترانه سرایی به صورت اصیل آن یعنی سرودن شعر بر پایه ی ملودی پرداخته و آثار ماندگاری نیز از خود به یادگار گذاشته است. مانند: مرغ سحر (در ماهور با آهنگ مرتضی خان نی داود ) ز من نگارم (در ماهور با آهنگ درویش خان)
در این دوره به جز ابداع کنسرت، شاهد نخستین نمونه های ضبط آثار موسیقیایی هستیم که البته با توجه به کمبود امکانات در داخل کشور، بیش تر این صفحه ها در هند، لبنان و آلمان ضبط شده اند.

ج ) دوره ی دوم ( ١٣١٩- ١٣۴٩ش)
با تأسیس رادیو در سال ١٣١٩ش و تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از شهریور بیست در کشور، موسیقی و پیرو آن ترانه سرایی رنگ و بویی دیگر می یابد. از این دوره رادیو به عنوان رسانه ای فراگیر که در دسترس همگان قرار دارد، به مهم ترین و تأثیر گذارترین جایگاه عرضه ی موسیقی آن سال ها و تعیین کننده ی ذائقه ی موسیقیایی جامعه بدل می شود و تا دهه های بعد این نقش را حفظ می کند. مهم ترین جریان های قابل بررسی موسیقی آن سال ها در رادیو و سینما شکل می گیرد که البته در این میان رادیو رسانه ی مؤثرتری ست.
سال ١٣٣۵ش در رادیو به کوشش زنده یاد داود پیرنیا برنامه ی “گل های جاویدان” و پیرو آن در سال ها ی بعد برنامه های “گل های رنگارنگ” ، “برگ سبز” ، “یک شاخه گل” و “گل های صحرایی” شکل می گیرد . این برنامه ها به طور هفتگی و منظم تا سال ۵٧ ش پخش می شد که به اجرای موسیقی ایرانی اختصاص داشت و در دو بخش آواز و ترانه با دکلمه ی برگزیده از شعرهای کلاسیک پارسی همراه بود. مهم ترین و ماندگارترین آثار موسیقی ردیفی ( آواز و تصنیف ) سده ی معاصر در این برنامه ها اجرا شده است. برجسته ترین هنرمندان موسیقی معاصر در این برنامه ها همکاری داشته اند. از آن جمله اند:
آهنگ سازانی چون : روح اله خالقی ، مجید وفادار ، علی تجویدی ، مرتضی محجوبی ، مهدی خالدی ، پرویز یاحقی ، حبیب اله بدیعی ، جواد معروفی ، انوشیروان روحانی ، همایون خرم ، اسداله ملک ، عطا اله خرم و . . .
خوانندگانی چون: دلکش ، مرضیه ، بنان ، محمودی خوانساری ، ایرج ، علی اکبر گلپایگانی ، الهه ، پوران ، محمد رضا شجریان ، عبدالوهاب شهیدی و . . .
و البته ترانه سرایانی که به آنان ” ترانه سرایان کلاسیک ” نیز گفته می شود هر چند تعدادی ترانه نیز از اینان می توان یافت که در این طیف قرار نمی گیرد. کسانی چون: رهی معیری ، معینی کرمانشاهی ، بیژن ترقی ، بهادر یگانه ، اسماعیل نواب صفا ، تورج نگهبان ، پرویز وکیلی و . . . از ویژگی های ” ترانه سرایی کلاسیک ” تقدم ملودی بر کلام است که عمومن زبانی رسمی با مختصات و زیبایی شناسی “سبک بازگشت” و عمومن همان مضمون ها ولی در قالب ترانه است. در هر صورت، این ترانه ها در آن سال ها محبوبیت و مقبولیتی فراوان داشتند و هنوز هم در موسیقی ردیفی به جز کارهایی جسته و گریخته ، همان زبان و حتا فرم ملودی نویسی رواج دارد.
د ) دوره ی سوم ( ١٣۵٠- ١٣۵٧ش)
هم زمان با موج سینمای ایران در اواخر دهه ی چهل، جریان تازه ای در ترانه سرایی ایران شکل گرفت که بعدها ” ترانه سرایی نوین” نامیده شد. بسیاری ترانه ی “دو ماهی” شهیار قنبری را آغازگر این جریان می دانند. ترانه ای با صدای گوگوش ، آهنگ بابک افشار و تنظیم واروژان با این آغاز:
ما دو تا ماهی بودیم توی دریای کبود
خالی از اشکای شور خالی از بود و نبود و . . .
این ترانه در زمستان سال ۴٩ نوشته و در بهار سال ۵۰ منتشر می شود و مورد استقبال مردم نیز قرار می گیرد (۱). خیلی زود ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز و بعدها کسانی چون زویا زاکاریان ، منصور تهرانی و . . . به این جریان می پیوندند و به نوشتن آثاری می پردازند که از یک سو مقبولیت و محبوبیت در میان عامه ی مردم پیدا می کند و از سوی دیگر وجه ی ادبی و رسمی خود را دارند و از این دوره می توان “ترانه” را به عنوان ” ژانری مستقل در ادبیات ایران ” بررسی کرد.
بدین ترتیب “ترانه سرایی نوین” با تاخیری پنجاه ساله نسبت به شعر معاصر، از زیر سایه ی سنگین شعر کلاسیک رها می گردد و به عنوان عنصری پویا ( و نه تفننی ) در زندگی شهروند معاصر ایرانی زندگی خود را آغاز می کند.
منابع : ——————————————————–سرگذشت موسیقی ایران، روح اله خالقی
نام نامه ی موسیقی ایران زمین، مهدی ستایشگر
فیلم شناخت سینمای ایران (جلدهای ١ تا ۴  )، غلام حیدری
نقد و بررسی موسیقی ملی – اقلیما پرتو
پیوند موسیقی و شعر – حسین دهلوی
نفایس الفنون فی عرایص العیون – محمد آملی
برگی از باغ – ناصر مجرد
مردان موسیقی – حبیب الله نصیری فرد
در پناه حق

https://www.academytaraneh.com/8372کپی شد!
1967
۴