ی کسی …
ی کسی به خاطر توهمه شب هاشو سحر کرد همه اشک چشماشو پای عشق تو هدر کرد
وقتی دیگه دید تو دوسش نداری همه ی روز وشب هاشو تو این دنیا ضرر کرد
خودش رو به گریه مینداخت تا تو آروم بگیری
آخه آرزوش همین بود که تو دستاشو بگیری
پای عشقی که دادم سهم من تنها شدن بود
شاید مقصر تو نبودی اشتباه از خود من بود
من بودم که بی بهونه تو رو عاشقونه خواستم
ولی من نمیدونستم به تو و زمونه باختم