گیوتین

ببین این لحظه ها دائم، سرم زیر گیوتینه

روزام زنجیریه حالش، شبام کابوس می بینه

 

مث زندونیاس حالم، که دلخوش به ملاقاتم

همین بارون بدون تو، نمک پاشه به اوقاتم

 

تو میدونی که بارونو، فقط با دست تو میخوام

بذار سنگر بشه دستات، برای بی پناهی هام

 

به این آیینه شک دارم، که از یادش تو منهایی

به این آیینه ها شک کن! به تنهایی…به تنهایی…

 

بیا تا بوسه هات باشه، دوباره روی این گردن

بیا مهمون بشو یک عصر، به یه فنجون غزل گفتن

 

بگو این بار برگردی، شبام قحطیه کابوسه

شبا تا صب طی میشه، از این بوسه به اون بوسه

 

از این آیینه میترسم، تو رو از خاطرش برده

از این رویای ناکامو…از این دنیای افسرده…

 

تو این شهری که آدمهاش، همه سر خورده ی دردن

تو این شهری که آدمهاش، اسیر بغض و سر دردن…

 

نذار از بودن با تو، غزل خوندن بشه سهمم

نذار که جای همراهیت، جاموندن بشه سهمم…

 

ببین این لحظه ها دائم، سرم زیر گیوتینه….

روزام زنجیریه حالش، شبام کابوس می بینه…..

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/6158کپی شد!
1408
۷۹