دیگه بازی بسه یه کم مرد باش
دارم خسته می شم ازین سرنوشت/حالا که کنار یکی دیگه ای
تمام وجودم زمستون شده / ولی تو بهار یکی دیگه ای
کدوم فصلو باور کنم بی چشات؟/نمیشه بدون نگات زنده بود
تو دیشب تو خوابم باهاش بودیو/رو لبهای سرخت پر از خنده بود
نگو خواب زنها چپه خوبه من/تو خوابم نشد خوب ظاهر بشی
دلت با دل من نمیسازه چون/ تو هرگز نتونستی شاعر بشی
چقد بچه بودم که دل بستمو/حالا این شده حال و روز دلم
روزا تا خود ظهر میخوابمو/شبا تو فضای مجازی ولم
تب خنده باز پرکشید از لبم/تو حتی یه بارم نگفتی چته؟
نپرسیدی این عاشقه بی قرار/یه مدت چرا انقده ساکته
دیگه بازی بسه یه کم مرد باش/برو مرد و مردونه ساکو ببند
برو دور شو از تن لحظه هام/به اشکای بی وقفه ی من نخند
یه روزی یه جایی اونم ساکشو/جلوی چشای تو جم میکنه
اینا بازی سرنوشته عزیز/اون از زندگیت عشقو کم میکنه
دارم خسته می شم ازین سرنوشت/حالا که کنار یکی دیگه ای
تمام وجودم زمستون شده / ولی تو بهار یکی دیگه ای