! L o v e
بزن ، رَگ ِ احساسمو بزن
بذار این ناخوشی ، ناخوش بشه از اشکبارون ِ ساز من !
بزن ، سر ببُر فریادمو
بذار میله ها داد بزنن شهادتو
بذار ، آره بذار قفس سیراب بشه از طعم سکوت !
بذار خجالت بکشه خدا از محکوم نکردن ِ این همه دروغ !
خستم ، بکش شادیهامو
نابود کن فردای تلخ خنده هامو !
بکش تا خستگی ها ، خسته تر بشن !
انقدر که بیوفتن روی خاک و دونه به دونه پرپر بشن !
تو اگه از دوباره مردن ِ یه تنها به جایی می رسی
اگه از مرگ رویاهای پیر به جاه و مقامی می رسی
بزن ، با تیغ عشق بزن رگ ِ احساسشو !
عاشقش کن و بگیر جلوی رقص خشمگین ِ فریادشو !
بذار این ناخوشی غرق بشه تو خون ِ سُرخ ِ اون !
بذار آزاد بشه رنگ خنده از زندان ِ تاریک ِ رکود
-
سلام دوست عزیز ترانه یا شعر بدون وزن و قافیه چه زیبائی دارن؟ شما میتونید روی وزن بنویسید و به قوافی هم اشنا هستید به نظرم اما ظاهرا هر چه از دل براید لاجرم روی کاغذتون میشینه و خب این باعث میشه که ترانه تون حالات موسیقیائی خوبی را نداشته باشه @};- @};- @};-
-
@};-
-
سلام..احساس زیبایی داشت ولی به نظرم وزن یا روی ملودی بود یا کلآً بی وزنی توی کار موج میزد..ممنونم @};-
مطالب پیشنهادی