یک بود یکی نبود

سلام دوستان عزیز و استادهای گرامی

دوستان لطفا همه مشکلات من را تک تک بگید تا بتونم هر روز بهتر و بهتر شوم چون تازه اول راهم یعنی تازه شروع کردم رو کمک همتون تک تک حساب میکنم مرسی

 

یک بود یکی نبود دو تا پرنده تو اسمون خدا
سرنوشت عاشقا اومد و کرد دوتا را از هم جدا
یکی غمگین و سرگردون یکی زیر گنبد کبود
دلشون شکسته شد  ولی راه  چاره ای نبود
یکی یه گوشه تنها از بی کسی دیونه بود
یکی تو لحظه ها گُم  تو فکر راه خونه بود
روزگار وفا نداشت عاقبت بهم نرسیدن
دست عشق رو شد چهره خوبشو ندیدن
یکی بود یکی نبود اونیکه بود چشاش تر شد
اونیکه نبود نموند از غصه عشق پرپر شد

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/3076کپی شد!
833
۹

  • روشا آقایی سلام دوست عزيزم... ريتم ترانه ت طوري بود كه من احساس كردم داستان ميخونم... اما موفقتر از اينها خواهي بود...
  • امیر تقی زاده سلام یاسین عزیز.. پیشتر ببخشم بخاطر چیزهایی که خواهم نوشت.. هدف تنها خوندن ترانه هایی خوب و روان از خودته.. یک(ی) بود یکی نبود دو تا پرنده تو آسمون خدا دو تا پرنده توو آسمون خدا چی؟ نیاز به فعل یا جمله ی توضیحی داره. سرنوشت ِ عاشقا اومد و کرد دو تا را از هم جدا سرنوشت رو مجاز کل به جزء گرفتی به معنای دست ِ سرنوشت که خیلی کاربردی نیست. کرد دو تا را از هم جدا (دو تا را از هم جدا کرد)؛ کدوم دو تا؟ اگه اشاره به مصرع قبل داری نیاز به شناسه داری.. دوتاشون رو از هم جدا کرد. همینطور وقتی کلام رو به محاوره می نویسی باید به جای "را" بنویسی "رو". یکی غمگین و سرگردون یکی زیر گنبد کبود از نظر مفهومی اشکال داره. تمام موجودات چه شاد و چه غمگین همگی زیر گنبد کبود هستن. پس جدا کردن ِ این دو جایز نیست. یکی تو لحظه ها گم تو فکر راه خونه بود کدوم خونه؟ مخاطب هیچ ذهنیتی از این خونه نداره. حتی در مصرع قبل هم با اشاره به این که "یکی یه گوشه از بی کسی دیوونه بود" عملاً دلیل اینکه این یکی دنبال راه خونه بود روشن نیست. در ضمن خونه همیشه مقصد و وصال نیست که شما بنابر این باور ِ خواننده منظور رو رسونده باشی. دست عشق رو شد، چهره خوبشو ندیدن باز اشکال مفهومی داره، وقتی میگیم دست کسی رو شد یعنی برعکس ِ ظاهر/عمل ِ موجه اون شخص متوجه شدیم نیرنگی در پس ِ این رفتار وجود داره. وقتی شما میگی چهره خوبشو ندیدن یعنی از ابتدا (عشق) زشتی رو به نمایش گذاشته پس در این حالت دست ِ عشق از ابتدا رو بوده. حالیکه ما عشق رو قسمت خوب ِ ماجرا می دونیم و در مقابلش سرنوشت و جدایی رو عنصر ِ بد ِ یک ارتباط. در بیت پایانی هم در مقایسه ی "اونی که بود" و "اونی که نبود" این مساله به ذهن متبادر میشه که یکی پایبند به عشق بوده و یکی نه.. در حالیکه در تمام شعر شما این رو بیان می کنی که هر دو عاشق بودن ولی سرنوشت اونها رو جدا کرده: اونی که بود... چشاش تر شد اونی که نبود (چرا نبود؟ چرا اون یکی بود و این یکی نبود؟)... نموند از غصه پرپر شد. برای نوشتن ترانه جدای نیازی که به تسلط در وزن و قافیه و آرایه های ادبی هست باید از نظر مفهومی و ارتباط معنایی بیت/مصراع هم مسائلی اینچینی که در بالا تقریباً ذکر شد رعایت بشه. در کنار اینها توجه به مضامین نو و به اصطلاح دست‌مالی نشده می تونه یه کار خوب رو بسازه. از لحاظ قافیه، ترانه کاملاً بی اشکاله هرچند به خاطر اینکه تازه شروع کردی دایره لغاتت به شدت محدوده و برای یک شاعر/ترانه سرا واجبه که دایره لغاتش رو تا جایی که می تونه افزایش بده.. قافیه های ساده و قابل پیش بینی زیاد دلچسب نیستن این روزها. از لحاظ وزن متاسفانه ترانه شما وزن ِ غیرعروضی داره و گوش نواز نیست. برای برطرف شدن مشکل وزن سعی کن تا جایی که می تونی شعر بخونی و حفظ کنی و از همین ابتدا اصول اولیه تقطیع و وزن رو یادبگیری. شعر یا ترانه هرچقدر هم که زیبا و پر از تصویرهای نو و قافیه های سخت و مضمونی بکر باشه وقتی روی وزن سروده نشه به هیچ عنوان دلچسب نخواهد بود. امیدوارم از این حرفها نرنجیده باشی و منتظر کارهای خوب و موندگار ازت هستم.. پیروز باشی.. @};-
    • یاسین سعیدی سلام امیر جان مرسی خیلی خوشحال شدم من به این حرفها نیاز داشتم و نیاز دارم سعی میکنم از همشون استفاده کنم و یاد بگیرم باز منتظر کمکت هستم و بازم ممنون
  • امیر علیزاده سلام عزیزم..نقد با اساتید کار..زیبا بود.. @};-
  • مریم جلائی سلام جناب سعیدی به آکادمی خوش اومدین ترانه ی خوب شمارو خوندم و منتظر ترانه های بعدیتون هستم. با مهر @};- @};- @};-
  • محمد علیزادگان سلام یاسین جان. خویه که نقدپذیر هستی. اشکال قافیه ای تو کارت ندیدم ولی وزن به شدت مشکل داشت. روان حرف نزده بودی. @};- @};-
  • مجید شمس سلام یاسین جان ... خیلی خوبه که برای پیشرفت اومدی و آماده نقد شنیدنی. نگاهی به کارت میکنیم محتوا چندان تازه نیست اما چون تازه کاری ایراد نداره. ببین ترانت بی وزنی داره ... کمی درگیرم انشالا در کارهای بعدی هستم در خدمتت @};- @};- @};-
  • محمددوستدار زیبا بود.. =D> =D> =D>
  • پرویز کدخدایی سلام... ترانه تونو دوس داشتم...شرمنده قلم نقد و ندارم...می سپارم به دست دوستان صاحب قلم... لذت بردم..بدرود @};-