تو…….زیبا

به: ارغوان عزیزم
” تو….زیبا ”
تنم بوی هم آغوشی گرفته……………… غمم با تو فراموشی گرفته…………
تو باشی شمع من پروانه میشه…………..رها میشه خدا- افسانه میشه……….
تو باشی روح من درگیر روته…………..تو باشی جون من در دام موته……
قلم در دست نقاش ازل باش……………خدای قصه صبح عجل باش………
بیا و بسترم رو مال خود کن……………..بیا و غرقه در احوال خود کن……
بیا حالا که تن غرق نیازه………………پر عاشق کبوتر وار بازه………
من و تو ما بشیم و پر بگیریم………………”ره کاشانه دیگر بگیریم”……………
دستامون با نوازش خو بگیره………………گل از فریاد شلاقی نمیره…….
شقایق باشه و گلای مریم…………………..به جای تیغ و زخم شفا و مرهم……
تن ما بستر خوف و خطر نیست……………اساس زندگی زیر و زبر نیست…….
میون ما و غم دیوار باشه…………………قرار و وعده دیدار باشه………….
میون بستر گلهای خوشبوت……………بیارایی دلم با طاق ابروت……..
کمان ابرویت دام دلم شه………………تن تو مهربانا حاصلم شه………….
زمین و آسمون بوی تو داره……………….سما و کهکشون بوی تو داره……….
مرا از سد پیراهن گذر ده……………….شراب ارغوان و شعر تر ده………..
محمد جواد سامع-بهمن ۹۱

از این نویسنده بیشتر بخوانید: