یه فرشته…

یه فرشته…
یه فرشته رو زمینه، یه فرشته ی تکیده
یه فرشته ایی که شاید هیچ کسی اونرو ندیده
یه فرشته ای که هرشب رو پیاده رو میخوابه
یا اگر بارون بباره زیر پلا جا میذاره
یه فرشته تک وتنها تو خیابون ، سر چهارراه
داره میگه از نبود حتی یک نفر تو دنیاش
یه فرشته رو زمینه، یه فرشته ی تکیده
یه فرشته ایی که شاید، هیچ کسی اون رو ندیده
یه فرشته ایی که موهاش عین خورشید میدرخشه
یه فرشته ایی که دستاش غرق نت های قشنگه
اون که هرروز از خروس خون ساز تنهاییش میخونه
مینوازه با نفس هاش توی یه فلوت کهنه
یه فلوت که غرق عطر نفس های یه مرده
نفس یه مرد غمگین ، یه پدر که دیگه رفته
رفت وتنها شد فرشته اش توی این شهر پر از دود
دودی که همرنگ مرگه توی ذهن دختری کور
یه عروسک که نفس هاش سوز یه درد رو می خونه
یه فرشته که فلوتش شده واسش تنها همدم
یه فرشته رو زمینه ،یه فرشته ی غریبه
یه فرشته ایی که شاید هیچ کسی اونرو ندیده…

ترانه سرا:متین خورشیدی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/28353کپی شد!
808
۱۱