« خاطره »

دل من مال تو شد
مثل آسمون و ابرا
مثل خورشید واسه صحرا
مثل موجا واسه دریا
×××
دل من مال تو شد
مثل رودخونه و ماهی
مثل بچه ولالایی
مثل اشکی واسه چشما
×××
یه روزی رفتی نموندی
شعر غربتو سرودی
با همه تنهایی من
دلمو خیلی سوزوندی
×××
هجرتت برام یه خوابه
بودنت عین سرابه
چشم بارون زد‍‍ ه من
مثل دریا غرق آبه
×××
دیگه زندگیم سیاهه
مردنم برام یه راهه
همه دنیا با چیزاش
ارزشش برام یه کاهه
×××
پامو هر جایی میذارم
یاد چشم تو می افتم
چه کنم دست خودم نیست
اینو قبلش هم میگفتم
×××
چشامو وقتی می بندم
خاطره هام زنده می شن
یاد روزای قدیمی
از ته دلم می خندم
×××
اگه برگردی یه روزی
تاریکی و شب می میره
جای اون تو قلب خستم
نور و روشنی می گیره
×××
بیا این لطفو به من کن
نذار این عاشق خسته
توی غربت و سرابش
توی تنهایی بمیره
×××
سختی و بی کسی هامو
من به دیگرون نمی گم
دل من مال تو باشه
به کسی اونو نمی دم.

وحید باغانی « موره » ۲۲/۹/۱۳۹۰

از این نویسنده بیشتر بخوانید: