بسیار میترسم

بسیار میترسم

 

 

دیشب تمام شهر را با گریه پیمودم
باران مرا یاری نمود و اشک من گم شد
رسوای این دنیا منم تنهام بگذارید
آخر چرا باید همیشه رنگ مردم شد

 

مردم گریزانند اما من نمیترسم
دیوانه از باران نا هنگام میترسد ؟
وآن کس که میلرزد تمام روز را در تب
از رعد هایی اینچنین آرام میترسد ؟

 

هربار /میترسم /  بسیار میترسم
بسیار / میترسم / هربار  میترسم
هربار  میترسم / بسیار میترسم
بسیار  میترسم/  هربار میترسم

 

هرگز نمیگویم نترسم یا شجاعم یا
هرچیز مثل این کمی از روز میترسم
از چشم های روشن و موهای خرمایی
از خنده های نسبتاً مرموز میترسم

 

از حرف های عاشقانه بوسه های لال/
از گاز هایی مشترک بر سیب های کال
از هر کسی ک دست در دست کسی دارد
از عابران بی تفاوت / غم زده / خوشحال

 

هربار /میترسم /  بسیار میترسم
بسیار / میترسم / هربار  میترسم
هربار  میترسم / بسیار میترسم
بسیار  میترسم/  هربار میترسم

 

از غوزک پای فریدون ، کوچه ی فرهاد
از خاطرات مشترک ای داد/ ای بیداد
از حرف های که تو میگفتی مرا خیلی …
از ای دلی که میکند یاد تورا فریاد

 

هربار /میترسم /  بسیار میترسم
بسیار / میترسم / هربار  میترسم
هربار  میترسم / بسیار میترسم
بسیار  میترسم/  هربار میترسم

 

شب های جمعه غیرتم گل میکنه پاهام
باخود منو میاره هر جا ک دلش میخواد
اینحا چرا ؟ اینجا نه/ اینجا نه / چرا اینجا؟
اینجا ؟ چرا اینجا؟ خدا خاموش شد برقا

 

خاموش شد برقا خدا طاقت نمیارم
چند جمعه باید من بمونم توی این دنیا؟
میکوبم این سر رو به دیوارای این خونه
لعنت به این فکرا/ خدا / لعنت به این فکرا

 

من دوستش دارم خدا /من دوستش دارم
حقم بده ک روی او من غیرتی باشم
من را بکش/  من را بکش/ یک پاپتی کمتر
تا کی تو این روزگار لعنتی باشم

 

هربار /میترسم /  بسیار میترسم
بسیار / میترسم / هربار  میترسم
هربار  میترسم / بسیار میترسم
بسیار  میترسم/  هربار میترسم

 

 

 

 

========
ویرایش شده
بنا به درخواست دوستان فایل صوتی نمیزارم با ذکر این نکته که :
به تفاوت در  آکسان گذاری  هربار و بسیار توجه شود

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/116140کپی شد!
401
۲۳
۴

  • borhanejavid سلام و عرض ادب و احترام.اثر زیبایی هست و شاعرانگی های زیادی داره ولی اینکه پریدن ها از زبان محاوره و کلاسیک در دو بخش مجزا و حتی این بهم امیختگی رو در کلمات یک پاره و مصرع و بخش دوست نداشتم. تندرست و پیروز باشید با ارزوی موفقیت برای شما و همه دوستان
  • آرزوبیرانوند Mahshar666 درود جناب تقی خواه،خیلی جالبه? چندتا از ابیاتش دقیقا مثل یکی از اشعار منه که راجب ترس نوشته بودم ،افکارشاعرا خیلی جاها شبیه به همه اینطور نیست؟؟؟؟??
    • حامد تقی خواه اره برام جالب شد حتما خوشحال میشم بخونمش، خانم بیرانوند بیشتر سر بزن به سایت ، حتما دقت کردی ک از وقتی حضورت رو کم کردی حضور دوستان هم پای کارهات به شدت کم شده و این واقعا حیفه شاعر مستعدی هستی بیشتر قدر خودتو بدون
  • gelauol2005 درود جناب تقی خواه عزیز آفرین به شما قسمتی از سروده زیبایتان را دوست داشتم تا قوزک پای فریدن فوق العاده بود ! راستش بعدش با سلیقه من جور نبود انگار بازم تحسینت میکنم چون که شایسته ای تابنده بمانی
  • vahidnouritaft سلام حامد جان☃️ صندلی خالی برای نقد، مناسب خودم پیدا نکردم? ولی بوسه های لال رو دوست داشتم و اشاره به کار عالیجنابان فریدون عزیز و فرهاد بزرگ، فوق العاده قشنگ بود خودم ی بار برای بوف کور این تلاش رو کردم ولی از اونجایی که قواعد رو نمیدونم، نتونستم رو وزن دلخواهم بیارم ???
    • حامد تقی خواه شمارمو ک بهت دادم پیام بده کارت دارم ، ممنون ک همیشه میای ، البته شعر قبلیم نیومدی فک نکن حواسم نی ?
      • vahidnouritaft ?? تماس که چشم☃️ بابت کم سعادتیم، شما چشم پوشی کن، حال دلم میزون نیست♥️
  • mer3de سلام و عرض ادب ترانه زیبایی بود . البته من هم مثل اکثر دوستان قسمتهای اولیه رو بیشتر پسندیدم و تغییر زبان ناگهانی یکم بنظرم از زیبایی پایان کار کم کرد . یه مصرع هم بنظرم اگه تغییر کوچکی داشته باشه بنظرم بهتر میشه . جسارتا نظر خودم و مینویسم با خود من و میاره هر جا که دلش میخواد = میاره من رو با خودش هر جا دلش میخواد موفق باشید دوست عزیز
    • حامد تقی خواه ممنونم از حضورتون و متشکرم از نظرتون ، هر کسی میتونه از یه قسمتی خوشش بیاد باز من خودم نیمه دوم رو بیشتر دوس دارم ، این کار دوست داشتم مث دویدن تو سراشیبی کوه باشه اول ارومی بعد ک سرعت زیاد میشه هاج و واج میشی و گیج و در اخر زمین میخوری و کلافه میشی ، حالا میزان موفقیت دیگه دست خودم نیس و به هنرم بر میگرده ???
  • سپيده رحمت خواه درود فراوان آقاى تقى خواه عزيز... ترانه زيبا و سختى بود، لذت بردم... من از طرفداراى تلفيق محاوره و معيار هستم ولى حس كردم در اين ترانه تلفيق محاوره و معيار بيشتر به دو قسم شدن كمك كرده تا تلفيق شدن... منظورم اينه شما يجا اكثر ترانه رو معيار گفتين و در قسمت ديگه اكثرشو محاوره و براى همين انگار دو تا ترانه مجزا بنظر ميرسه
    • حامد تقی خواه به خانم رحمت خواه ، کم پیدا شدید ، ممنون از حضور تون ، در واقع بین این دو قسمت سه بند بود که حذف کردم ، البته اینجا عامدانه نبود ولی اگه بقیه کارهام رو خونده باشین تو ترانه جغد بارون خورده عامدانه تغییر زبان در گذر زمان رو استفاده کردم ، اونجا کاملا با قصد زبانو عوض کردم ولی اینجا نه
  • سپيده رحمت خواه درود فراوانك آقاى تقى خواه عزيز... ترانه زيبا و سختى بود، لذت بردم... من از طرفداراى تلفيق محاوره و معيار هستم ولى حس كردم در اين ترانه تلفيق محاوره و معيار بيشتر به دو قسم شدن كمك كرده تا تلفيق شدن... منظورم اينه شما يجا اكثر ترانه رو معيار گفتين و در قسمت ديگه اكثرشو محاوره و براى همين انگار دو تا ترانه مجزا بنظر ميرسه
  • عليرضا عباسي سلام جناب تقی خواه عزیز / درمورد زبان معیار و محاوره با عباس عزیز موافقم /همچنین شعر فریدون فروغی و فرهاد رو کاش تو پرانتز میذاشتی /و سوم اینکه از واژه ی میترسم تو ترجیع بند زیاد استفاده کردی /از( ای) دلی که میکند/از این دلی/بهترین هارو برات آرزو دارم.
  • حامد تقی خواه والا من نظر من نظری ک با یبار شنیدن یه شعر میدن زیاد کمک کننده نیست ،
    • عباس مقدم والا باور کن داداش گلم اینجا هم اکثرا یک بار شعر رو میخونن..یکیش خوده من..ترانه رو یبار میخونم اگر اون گیرایی که لازمه رو برام داشت دوبار و سه بار میخونم و هی لذت میبرم وگرنه دروغ چرا اکثر کارا رو فقط یبار میخونم.
      • حامد تقی خواه بازم شنیدن کی بود مانند دیدن ، من خودم به شخصه چیزی رو دیداری بهتر میتونم روش دقیق شم تا شنیداری ، حالا جایی بود جو خوبی داشت به عنوان همراه و شنونده باهات خوشحال میشم بیام
  • عباس مقدم درود حامد عزیز. کار حس شاعرانه و لطیفی داشت.از اون کارا که ادم لذت میبره از خوندنش. بنظرم این کار میتونست دو تا کار باشه.قسمت اول زبان ترانه تقریبا معیار بود و البته که زیاد موافق استفاده از وان کس..نیستم.در قسمت دوم از اونجا که میگی شبهای جمعه...تقریبا زبان غالب زبان محاوره است.اونجا که میگی حقم بده...در واقع منظورت اینه که میگی به من حق بده اما حقم بده بنظرم زیاد جالب نبود. .شاید اگه مینوشتی : پس حق بده که روی اون من غیرتی باشم.جالبتر میبود و البته این صرفا نظر منه.در کل این کارتو از کارای قبلیت بسیار دوست تر دارم.سبز بمانی
    • حامد تقی خواه مخلصم داداشم ، وان کس طبیعتا میتونست آنکس باشه ک نمیدونم چرا بیشتر وان کس به دلم نشست شاید اشتباه میکنم باید بیشتر روش فکر کنم ، بحث زبان هم روی کاغذ خیلی بیشتر از زمان اجرا به چشم میاد البته فکر میکنم خیلی زیاد نبود ک بازم شاید اشتباه میکنم ? حقم بده رو تا حدود زیادی موافقم ولی فکر کنم اینطور هم بشه استفاده کرد ، خوبه ک پیشنهاد میدی کار صیقل میخوره، بازم اگه پیشنهادی داری حتما بگو، من خودمم این کارو شخصا فضاس رو دوست دارم ، من خوشبختانه اونقدر خوشبخت بودم ک با اولین عشقم ازدواج کنم ولی همیسه تو فکرم میاد ک اگر اینطور نبود چه عذابی بود، یکم کار فکر میکنم مردونه باشه و حسش رو مرد ها بهتر درک کنن
    • حامد تقی خواه ما باهم مکالمه زیاد داشتیم کلا زبان خودمم زیاد محاوره نیست ? حرف زدن عادیمم یکم بین محاوره و معیار گیره پس به گیرنده خود دست نزنید مشکل از فرستندست?
      • عباس مقدم ببین حامد عزیز ما برای پیشرفت بهرحال گهگاهی باید از فضای مجازی بیایم بیرون و پا به جلسات هم بذاریم.درسته فضای جلسات زیاد هم خوب نیس اما لازمه که صرفا به مجازی تکیه نکنیم.توی مجازی بیشتر به به و تعریف هست و توی جلسات نقدای گاهی ناعادلانه اما باید هر دوس رو داشته باشیم تا بهتر بشیم.همونجوری که گفتم من کارتو دوس داشتم اما لازمه کارت یکدست باشه. و این مخاطبت رو هم توی مجازی و هم جلسات راضی خواهد کرد. اینو به تو میگم چون میدونم از نقد خوشت میاد ولی به خیلی از دوستا اصلا پیشنهاد نمیدم برن جلسات و میذارم کارشون پیشرفت که داشت و به ثبات رسیدن اونوقت پیشنهاد حضور در جلسات رو میدم.چون فضای جلسات گاهی برای تازه شاعرا. والبته بیشتر برا اقایون تازه کار بیرحمانه س اما شما سالهاس داری قلم میزنی و خب بیدی نیستی به هر بادی بلرزی و بقول معروف مثل خودم پوستت کلفت شده