آخر خط

حالا که دارم میمیرم اومدی پیشم عزیزم حالا که افتادم از پا میگی گل به پات میریزم !

حالا که دارم میمیرم
اومدی پیشم عزیزم
حالا که افتادم از پا
میگی گل به پات میریزم !

من میخواستم که با دستات
مرهم چشم ترم شی
حالا که آخر خطم
تو میخوای همسفرم شی !

اون زمان که لحظه لحظه
دل من همسفرت بود
چشم من سایه به سایه
همه جا در به درت بود

تو منو گذاشتی رفتی
تو منو دادی به بادم
از غمت بسکه شکستم
عاشقی رفته زیادم

روزگار چه خنده داره
رحمی با دلا نداره
داغی زد به روی سینم
که دیگه دوا نداره

از این نویسنده بیشتر بخوانید: