نقد آقای حسین پورقلی بر ترانه خانم مریم سپید

“همه چی رو ببر”

خودم رو میزنم بـه بـی خـیـالــی
تـا احساســم فـراموشــی بگیره
همه چــی رو بـبـر ازخـونـه حتی
ردِ دســتــاتـو از رو دسـتـگـیـره

دارم بی واهمه سبقت می گیرم
از هـرچـی که تـو رو یـادم مـیـاره
تا ذهنم پـرت شه از فکر و خیالت
تا پـشـتِ خاطـــراتـم جـات بـذاره

نمیخام جات تو خونه خالی باشه
توی هر ساعت و هفت روز هفته
اصلا انگار نـه انگار که تـو نیستی
نـه خـانـی اومده نـه خـانـی رفته!

من از قلبِ خودم رودست خوردم
کـجـایِ حـال و روزم روبـراه بـود؟!
از اول اومـــــــده بـودی نـمـونـی
یـه جـایِ کـار از اول اشـتباه بـود

بـرو کــارت نباشه ایـن جـــدایـی
منو سمتِ چی داره می کشونه
همه چـی رو ببر اصلا مهم نیس
چی از من بعد این روزا می مونه

بـذار یک بار هم حق با تو باشه
بـرو تـا از تـمومِ مـن جــدا شی
فقط ترســـم از ایـنـه پـا بـذارم
تویِ آیـنـده ای که تـو نـبـاشی

۱۵-۱

مقدمه
نوشتن آن هم در مقام منتقد به قول استاد محمد کاظم کاظمی برای کسی خود فعالیت ذوقی دارد سخت است و باز به قول هم او ترجیحم بر نقد کاملا خشک نیست ناچارا گاه از آنجا که خود میسرایم ، تسلیم سلیقه خواهم شد بیشک
اما میروم به سراغ روش کارم در نقد اثر
ابتدا به بعد ساختار خواهم پرداخت
سپس محتوی
و پس از آن معنی
البته لازم است که تفاوت دو حوزه ی محتوی و معنا راتوضیح دهم تا دچار ابهام نشویم
معنا دقیقا نقطه ی مقابل صورت است یعنی آنچه که از جمله به جمله ی اثر حاصل میشود اما محتوی کمی وسیع تر است و به موضوع و کیفیت آن میپردازد
پس از این اندکی ریز بینانه تر به واژه ها میپردازم تاثیر واژگان در لایه های پنهان در ذهن مخاطب

ساختار
۱موسیقی
مصرع اول از بند اول
خودم رو میزنم به بی بیخیالی
یکی از مسایل مورد توجه یک شاعر حرفه تو جه به همنشینی واج هاست در این مصرع در کنار هم قرار گرفتن دو تا«ب»در به بی خیالی کمی کار رو سخت خوان میکنه،
یا حذف «ه» در خواندنکه به ناچار در مصرع «از هرچی که تو رو یادم میاره» اتفاق میافته لطمه به موسیقی کار میزنه
یا انتخاب موسیقی کناری که تاثیر زیادی در موسیقی داره شما با یک نگاه اجمالی به این ترانه متوجه میشین که از فقر موسیقی رنج میبره چرا که هیچ یک از بند ها ردیف که ندارند هیچ دقیقا ساده ترین و متداول ترین قافیه ها انتخاب شده اند

۲چینش و انتخاب واژه ها و نحو
در بند اول بیت دوم مسلط نبودن شاعر موجب شده که
جابه جایی های نحوی و منقطع شدن جمله و موکول شدن مصرع اولش به مصرع دوم از بلاغت بکاهد
همه چی رو ببر از خونه، حتی
رد دستاتو از رو دستگیره
در بند دوم مصرع سه
هرچند میشه با ارفاق و با استناد مصطلح بودن فکر و خیال رو حشو محسوب نکرد ولی عقیده ی من بر اینه که حضور یکی کفایت میکنه مگر اینکه دلیل فرمی و زیبایی شناسانه ای برایش باشد
همین طور در مورد مصرع
توی هرساعت و هفت روز هفته هم این اتفاق می افته یعنی وقتی میگویی «توی هر ساعت خودش رسانای هفت روز هفته هم هست »
یا در ،بند پایانی
برو تا از تموم من جدا شی
تموم هیچ کارکردی نداره،

اما محتوی
آنچه که از کار برمی آید کاریست عاشقانه آن هم متاثر از ادبیات کلاسیک و شعر و ترانه ی معاصر ، با عاشقی با نشانه های مازوخیسم و معشوقی با علایم سادیسم
به عنوان مثال مازوخیسم عاشق در این ترانه
من از قلب خودم روو دست خوردم
برو کارت نباشه این جدایی
من و سمت چی داره میکشونه
یا نشانه های سادیسم معشوق
از اول اومده بودی نمونی
بذار یک بار هم حق تو باشه
و…
اما مسیله ی دیگه رواج نوعی ترانه ی ، واسوختی که به ظاهر میگوید برو ولی در معنی ثانویه کتر خواهش و عجز در برابر معشوق بیداد میکند که در این ترانه هم نمایان است
در مجموع شاعر هرگز تعریف خود و تعریف جدیدی از عشق در این اثر ارایه نمیدهد و عشق این اثر همان عشق متداول در سرتاسر ترانه های امروز است
معنی
شاعر در بند اول مصرع دو برای نشان دادن همه چی رو ببر از بزرگ نمایی حتی رد دستگیره استفاده میکنه
اما به نظر من میتوانست این بزرگ نمایی رو با موارد بهتری نشان دهد مثلا انتخاب چیزی که هرگز نخواهد رفت و نوستالژی هم دارد مثلا در ترانه ای که یکی از خواننده های مطرح میخونن گفته میشه «که دست کم توو عکسامون هنوزم پیشم ایستادی»اینجا چیزی انتخاب میشود با بار نوستالژی و علاوه بر آن با ثبات تمام که هرگز از بین نخواهد رفت
یا مثلا در بند دوم هیچ مضمون بکر و محسوس نیست ترانه سرا فقط داره حرف میزنه،یا مثلا در بیت «از اول اومده بودی نمونی/یه جای کار از اول اشتباه بود»شاعر وقتی میگوید یه از اول اومده بودی نمونی دیگر مشخص است که کجای کار اشتباه بوده
و نیاز ندارد بگوید یک جای کار که همراه خود ابهام دارد
و باز بند بعد هم خالی از مضمونه و شاهد یک سری حرف های فقط عاطفی از سمت شاعر هستیم
و همینطور در بند بعد
واژه ها
شاعر باید سخت گیر باشد در انتخاب واژه ها
هر واژه چندین بار دارد در یک اثر بار عاطفی، بار تکنیکی در تقابل با دیگر واژه ها، بار پیشینه ای و تاریخ، بار چند معنایی بودن، و….
شاعر تا آنجا که میتواند باید از واژه هایی که قضاوت میکنند بپرهیزد و این قضاوت را با تکنیک های شعری نشان دهد
در این بخش تصمیم دارم راجع به واژه هایی ازاین اثر کمی صحبت کنم
فراموشی گرفتن، واژه ای با بار تاریخی و کاربردی نچندان مثبت که در اینجا انگار قرار است کاری مثبت انجام دهد که البته این بد نیست چرا که شاعر در شرایطیست متناقض اما وقتی همین فراموشی در مورد احساس می آید نامانوس است، چرا که شاعر نتوانسته این ربط و تقابل با احساس را با منطقی شاعرانه برای ما حل کند
یا واژه ی سبقت گرفتن که در معنی رد شدن آمده در صورتی که این واژه بیش از رد شدن معنی پیشی گرفتن دارد و هرگز جایگزین خوب و دقیقی برای رد شدن نیست
در بندچهارم واژه ی قلب هر چند که بسیار متداول شده است و حتی خودم نیز به گمانم به کار برده ام در شعر به جای دل اما چندان پسندیده نیست چرا که قلب همان مسئول پمپاژ است در بدن اما این دل است که همان مسئول عشق است

اما به قول معروف عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو
ترانه سرای این اثر به خوبی نشان داده که عبارات عامیانه و کنایه ها را به خوبی میشناسد و به کار میبرد و آن هم در جای درستش
نه خانی اومده نه خانی رفته
انگار نه انگار
کارت نباشه
رودست خوردن و….
اما جمع بندی
از دید من ترانه ی چندان موفقی نیست اما نشان میدهد شاعر بسیار مستعد است و به معنای واقعی میتواند خالق آثار ماندگاری باشد انشالله در آینده ای نزدیک
با تشکر و پوزش بابت جسارت
حسین پورقلی

https://www.academytaraneh.com/104755کپی شد!
804
۴
۲

  • zohrehpourbabakan درود جنا ب پور قلی نقد بسیار دقیق و خوبی بود خواندم و اموختم سپاس و همچینین تشکر از مریم سپید عزیز بابت ترانه ی زیباشون
  • fariba rezaie با سلام و عرض ادب خدمت بانو سپید و جناب پور قلی... این ترانه رو بنده بسیار دوست دارم. مخصوصا این قسمت رو... همه چی رو ببر از خونه حتی رد دستاتو از رو دستگیره... اتفاقا، به نظر بنده ، ( از رو دستگیره) شاعرانه تر و صحیح تره تا اینکه بگیم( از دستگیره) یا در این قسمت ( برو تا از تموم من جدا شی) به نظر بنده، تمام در اینجا قبل از من ، بار تاکیدی داره. شاید اگه من خالی میومد، جمله، آنقدرها تاثیرگذار نمیشد. در کل، هم اثر و هم نقد، زیبا و مفید بودند. سپاس از هر دو عزیز...
  • مریم . سپید سلام و سپاس از وقتی که برای نقد این کار گذاشتین...
  • آزاده ربانی سلام بسیار عالی جناب پورقلی ممنونم از نقد بسیار خوبتون و تشکر از خانوم مریم سپید که لطف کردن و ترانه شون برای نقد پیشنهاد دادند امیدوارم دوستان استفاده کنند وکمال بهره رو ببرند از نقدها