//صندلی//
از اون وقتی که پشت کردی به من
به جای تو این صندلی با منه
یه همدم شده جاتو پر میکنه
باهام را میاد و قدم میزنه
////////
از اون روز که دستات تو دستام نیست
با موجای دریاس که آروم میشم
آره جای دستاتو دریا گرفت
از اون موقعی که نموندی پیشم
/////////
بهت گفتم اینجا نمون و برو
با چرخای این صندلی راحتم
نخواستم بسوزی و طرز نگات
بشه جزئی از عشقم و عادتم
////////
حواسم بهت هست از این فاصله
میدونم نبودم واست بهتره
میدونم شدی تکیه گاه کسی
که هرجا بخواد قلبت و می بره
/////
یه روحم که لبخند من گم شده
شدم غرقِ این شهرِ بی زندگی
دلم خوش شده به یه مشت خاطره
از اون دوره ی بیست و چند سالگی
مرداد ۹۵