آشفتگی

رو تختخواب تو، این تخت لعنتی

پا میشم هر سحر ، از شدت ِ تبم

با قرص های خواب، سر می کنم بزور

باید بخوابمو، من عاشق ِ شبم

 

هی میزنم جلو، هی میزنم عقب

این ذهن خسته رو، توو خاطرات ِ خیس

او با رقیب بود، او با رقیب رفت

چشمام دیدن و لبهام هیس ، هیس

 

سیگار ِ رو لبم،هی دود، هی نفس

هی سرفه های خشک، با بغضِ توو گلوم

چشمام خیسن و زل میزنن به تو

توو قاب خالیه ، اون عکس رو به روم

 

سردرد های بد ، حمام و دوش سرد

من عاشق یه مرد، توو اوج لذتم

مردی که رفت و موند، تصویر مبهمش

تووی نجابت شب های خلوتم

 

 

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/100164کپی شد!
881
۹
۱

  • رضا حبیب پور شعرتون رو دوست نداشتم.
  • علی عزیزی سلام خانم باقری ترانه زیبایی بود لذت بردم از خوندنش شاد باشید
  • رشید زرین سلام خانم باقری ترانه زیبایی ازتون خوندم تووی نجابت شبهای خلوتم .... موفق باشید
  • علی اصغر شریفی کار خوبی ازتون خوندم خانم باقری و خوشحالم که باز اینجا میبینمتون همیشه توی کارهاتون یک نوع نوآوری حالا چه از نوع تصویرسازی ، چه از نوع روایت و یا قافیه سازی ، وجود داشته و دارد. فقط یکی دو نکته که برام ایجاد سوال کرده: چشمام خیسن و زل میزنن به تو توو قاب خالیه ، اون عکس رو به روم>>> یعنی چی این عبارت؟! اگر عکسی وجود خارجی داره و هست پس چرا گفته میشه : توو قاب خالیه؟! این خالی بودن اشاره به چه چیزی میکنه و کنایه به چی هست؟ در مورد بند پایانی کارتون: ممنون میشم اگه یه تفسیر و توضیح کامل در مورد این بند و معانی عبارات اون بدونم . حالا اگه اینجا نمیشه حداقل به صورت پیام خصوصی. البته اگه مایل بودید. در کل خوب *موفق باشید*
    • شبنم باقری سلام ممنون بابت تعاریف در قسمت اول که فرمودید خواستم بگم قاب خالیه اما عکس تو تووی ذهنم در قاب خالی دیده میشه که انگار مفهوم رو نرسوندم در قسمت دوم تصویر یه همخوابگی که زن از اون رابطه داشته و شاید تنها خاطره بوده براش که با اینکه میدونسته مرد میره رو در دو بیت سعی کردم به نمایش کلمات بزارم
  • آزاده ربانی سلام و لایک خوشحالم از حضور و ممنونم از ترانه ی زیباتون