جاز/راک و جایگاه شعر در این سبک
اشنایی مختصری با جاز..جز
تقریبا هیچ تعریف دقیقی برای سبک جاز ارائه نشده است ولی با توجه به برخی از شاخص ها می توان موسیقی جاز را از بقیه سبک ها نظیر کلاسیک، بلوز ، هیپ هوپ و غیره تشخیص داد. بعنوان مثال، یکی از تفاوت های موسیقی جاز با موسیقی های کلاسیک در آزادی تقریبا نامحدود نوازنده در نحوه ی اجرای اثر یک موسیقیدان است. در واقع اگر بخواهیم مقایسه کنیم،درون موسیقی کلاسیک عرصه حکومت موسیقی دان هاست و نوازنده اختیارات بسیار محدودی در نحوه ی اجرای اثر دارد. ولی در موسیقی جاز، این نوازنده است که همه کاره است. این امر تا به حدی است که حتی اجرای یک نوازنده نیز در زمان ها و مکان های مختلف، از یک اثر واحد، می تواند دارای تفاوت های زیادی باشد. نوازنده می تواند بسته به حال و هوای محیط، شنوندگان و غیره در ریتم و هارمونی اثر اصلی دست ببرد. البته این به این معنی نیست که نوازندگان جاز کاملا بداهه نوازی بکنند، بلکه یک تفاوت مشخص بین سبک موسیقی جاز با سبک های سبک تری چون پاپ این است که تمامی تغییرات و گسترش هایی که در حین اجرای اثر توسط نوازندگان اعمال می شوند کاملا استادانه و به جا و در جهت تطبیق با حال و هوای محیط اجرا صورت می گیرد و به هیچ وجه ردی از ناپختگی و بی نظمی در آن دیده نمی شود
اغلب نوازندگان موسیقی جاز جزو ماهرترین نوازنده های عصر خود بوده اند.
اما راک….
منشأ راک اولیه را باید در سرودهای انجیلی سیاهان، سبک ریتم بلوز و همچنین موسیقی جاز (Jazz) جستجو کرد. در دهه ۱۹۵۰ نوای ساکسوفون و گیتار الکتریک با ضرباهنگ قوی به این موسیقی اضافه شد و سبکی را به وجود آورد که در ابتدا راک اند رول و سپس به اختصار راک نام گرفت.
این موسیقی در ظرف نوزده سال چنان محبوبیتی کسب کرد که در سال ۱۹۶۹ در همایشی سه روزه به نام «ووداستاک» توانست بیش از سیصد هزار بیننده را در فضای باز به خود جلب کند. در اواخر دهه ۱۹۷۰ کم کم راک جای خود را به «هوی متال» داد و بعد هم در دهه ۱۹۹۰ موسیقی «رپ» باب میل جوانان غربی قرار گرفت.
در موسیقی راک از همان ابتدا ما با دو مسئلهی اصلی روبرو هستیم، یکی فرم این موسیقی از لحاظ علمی و اصول هارمونی و دوم ترانه و مضمون اشعاری که این موسیقی را همراهی میکند.
ترانه در موسیقی راک میتواند بهمراتب پراهمیتتر از فرم موسیقی از لحاظ ساختار هارمونیک باشد.
چرا که موسیقی راک خود زائیدهی شرایط اجتماعی خاص در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ است و نمود اولیهی این شرایط در ترانههای این چند دهه متجلی شده. آوازهای راک که اغلب سراینده و خوانندهی آن یکی است، در حقیقت بازتاب شیوهی زندگی آمریکائی، مانند بی بند و باری فزایندهی جنسی بود.
شعر این آوازها بیش از آنکه همانند آوازهای دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ عاشقانه و احساساتی باشد، گرایش به بیان صریح و بیپردهی مضامین جنسی داشت. اجراکنندگان راک در دهه ۱۹۶۰ اغلب به مخالفت و تمسخر جنگ فرسایشی ویتنام میپرداختند.
آوازخوانان علاوه بر این در آوازهاشان به بیان تجربههای حاصل از استفاده مواد مخدر و تقلا برای کسب حقوق اجتماعی و همچنین مبارزه با تبعیض نژادی مبادرت میورزیدند.
آوازخوان و ترانهسرای مشهور «باب دیلن» بخش عمدهی شهرتش را مرهون خواندن ترانهایست به نام «Blowin in the wind»، مضمون این ترانه اعتراض به تبعیض نژادی است.
به طور کلی مهمترین مسئله در موسیقی راک لحن اعتراضآمیز و تهاجمی و همچنین خشونتی است که در ترانههای آن نهفته. این نارضایتی از شرایط موجود است که اعتراض و خشونت را سبب شده و سپس در ریتمهای درام (drum) که مارشهای نظامی را تداعی میکند متجلی میشود. همچنین روح همین اعتراض است که در لگام افسار گسیختهی گیتار الکتریک حلول کرده.
میبینیم که نقش اصلی در موسیقی راک را ترانه بر عهده دارد و در حقیقت روح ترانه است که در فرم و ساختار هارمونیک این موسیقی جریان پیدا میکند.
حال اگر شعر و آواز را هم از این موسیقی برداریم و به موسیقی بدون کلام بیندیشیم باز هم اعتراض و خلق و خوی تهاجمی در ملودیهای گیتار و ریتمهای درام باقی میماند. میتوان پا را فراتر گذاشت و به جوهرهی راک حتی به دور از موسیقی اندیشید. راک یعنی انزجار از سقوط انسان و درحقیقت همین انزجار است که اعتراض را به همراه دارد. حال، ساز و آواز و ترانه تنها وسیلهایست برای فریاد. فریادی که بسترش گاه حنجره است و گاه سیمهای گیتار.
از طرف دیگر با نگاهی به تاریخ موسیقی راک در مییابیم که رادیو و تلویزیون و سینما به عنوان بستری بسیار مناسب در رشد و حرکت این سبک از موسیقی نقشی بسیار مهم و اساسی را ایفا کردهاند. برای مثال قطعهی معروف «Rock around the clock» ساخته «بیل هالی» که از اولین آثار راک به شمار میرود بخش عمدهی موفقیتش را مدیون فیلمی است به نام «جنگل تخته سیاه» که در سال ۱۹۵۵ به نمایش درآمد. و یا میتوان به شبکه تلویزیونی MTV اشاره کرد که در دهه ۱۹۸۰ بازار راک را تسخیر کرده بود.
در سال ۱۹۵۵، باب دیلن چهارده ساله با شنیدن موسیقی «Rock around the clock» فریاد زد «هی! این موسیقی ماست، برای ما ساختنش!» به راستی چه تفاوتی در این اثر وجود داشته که نه تنها باب دیلن بلکه میلیونها جوان دیگر نیز همصدا با او چنین فریاد زده بودند؟ این روح آزادیخواهانه، خشونت و اعتراض نهفته در این موسیقی بوده که باب میل جوانان قرار گرفته بود. جوانانی که در زیر آتش توپخانههای جنگ جهانی دوم متولد شده بودند و فاجعهی مرگبار و تلخ ویتنام را در پیش رو داشتند.
به کشور خودمان میرسیم جایی که در دهه ۴۰ و ۵۰ بیتل ها و الویس پریسلی در کنار فرهاد. فریدون.وکوروش یغمایی سلاطین این سبک بودند و طرفداران بیشماری داشتند .بعد از انقلاب دوران رکود راک در ایران بود به شکلی که کورش بعد از ۱۷ سال توانست اجازه فعالیت بگیرد از فرهاد فقط برخیز شتر بانان سالی چند مرتبه در ایام سالگرد انقلاب پخش میشد و فریدون خانه نشین و بی صدا بود…
با روی کار امدن دولت اصلاحات راک ایران دوباره اوج گرفت اما همواره زیر زمینی وقدرتمند اما نه به قدرت سیل ویرانگر پاپ ایرانی که به روی هر متنی ملودی مینوشت/
اکثر گروه های راک ایران امروز در ایران نیستند یا همچنان زیر زمینی کار میکنند و کمبود شعر برای این طیف از نوازندگان و خوانندگان یکی از دلایل بی توجهی به این سبک است که امیدواریم به زودی به جایگاه شایسته ی خود باز گردد
منبع
کینگ پالمر
تاریخچه موسیقی راک اندرول
و ویکی پدیا انگلیسی