تقدیم به همسرم و زنان رنج دیده کشورم
								زن
								ترانه زن شماره یک			
		
		
		
							
		
		
		وقتی که دست فاجعه، خط جدایی می کشید
شبهای بی ستاره رو می شد توو چشمای تو دید
روزهای بی حوصلگی،عمری پر از دلواپسی
نگاه سر در گم تو،توو تنهایی و بی کسی
و فردا های بی طلوع، یه آسمونِ بی خورشید
توو کاغذِ حکم قضا، توو دستهای تو می شد دید
تو بی پناه تر از خودت کسی نبود ، پناه شدی
روو سرِ طفلت شبی که متهم گناه شدی
کشیدیم و ساختیم برات، چاردیواری رو تنگ و تار
به زیر سایه های سرد پژمرد تنِ مثل بهار
کسی که نیس دست تو رو بگیره توو تاریکیا
همقدم سایه شدن ، کارت شده تازگیا
لبخند رو لبهات یخ زد و زمستون به موهات رسید
بس که بهاری بود دلت، پاییزتم هیشکی ندید
شبهای بی ستاره رو می شد توو چشمای تو دید
وقتی که دست فاجعه خط جدایی می کشید
 
				 عباس مقدم	
			
			درود بر شما دوست گرامی حرفای زیادی در ترانه ت بود که با کمی ویرایش و کار بیشتر روی این اثر آسونتر با مخاطب ارتباط برقرار میکنه در کل ترانه رو دوس داشتم پس لایک
عباس مقدم	
			
			درود بر شما دوست گرامی حرفای زیادی در ترانه ت بود که با کمی ویرایش و کار بیشتر روی این اثر آسونتر با مخاطب ارتباط برقرار میکنه در کل ترانه رو دوس داشتم پس لایک		
	
	 ali padash	
			
			سلام و درود از لطفتون بسیار ممنونم ? کمی بیش از حد ناشی هستم و مدتهاست سیلی خورده ی نبودن ها در جمع دوستان و اساتیدم، بله باید رفع ایراد کنم ممنون ?
ali padash	
			
			سلام و درود از لطفتون بسیار ممنونم ? کمی بیش از حد ناشی هستم و مدتهاست سیلی خورده ی نبودن ها در جمع دوستان و اساتیدم، بله باید رفع ایراد کنم ممنون ?		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم