"آخرین وداع"
تو رو می سپرم به جاده
خودمو به دست تقدیر
تو می ری و من می میرم
توی این شب نفس گیر
………………………….
تو رو می سپرم به رویا
به هزار خاطره ی دور
مث سایه ای که گم شه
تو غم جدایی از نور
………………………….
تو رو می سپرم به آینه
مث شیشه خورد میشم
یادگاریاتو بردار
چیزی جا نمونه پیشم
………………………….
برو اشکامو نبینی
بذار این قصه تموم شه
نذار اون چشای زیبات
میون گریه حروم شه
………………………….
سرنوشت ما همین بود
که جدا شیم آخر راه
که شکنجه شیم همیشه
بین آدمای خودخواه
………………………….
نه تو خم شو از جدایی
نه بذار که من بیفتم
بذار “آخرین وداع” شه
هرچی گفتم و… نگفتم