دکتر
عوض کن نسخه مو دکتر
دیگه از قرص بیزارم
همه ش تقصیر این قرصاس
اگه تا صبح بیدارم
عوض کن شیوه تو با من
مداوا کن منو با عشق
سرنگ و قرص و آروم بخش
کمه تاثیرشون تا عشق
ببین دکتر … یه کم قلبم
یه کم دستام بی تابن
یه کم حسم بهم خورده
چشام روزارو می خوابن
بگو که قلبم آزرده س
واسم دیدن اون خوبه
بگو معترضه وقتی
داره بی وقفه می کوبه
چشام تو قاب چشماشو
بهم تجویز کن … دکتر !
تو نسخه ت منو از عشقش
فقط لبریز کن … دکتر !
یه چیزی مثل مورفینه
تو دستاش وقتی می گیرم
یه حس کاملا دنجی
که با گنگیش درگیرم
همین ها کافیه ، دردم
با این یک شیوه درمونه
جسارت شد ولی دکتر
از اون قرصا که ارزونه !
تو دفترچه م اگه جا هست
صداش یادت نره هر روز
که حتما بگه تو گوشم
سه وعده اسممو در روز
نیازم اینه برگرده
بدون بودنش هرگز
چرا دکتر توی نسخه م
نوشته : وضعیت قرمز
چشام تو قاب چشماشو
بهم تجویز کن … دکتر !
تو نسخه ت منو از عشقش
فقط لبریز کن … دکتر !”