"عشق مجانی"
روی اعصاب زخم خورده ی من
دم به دم چای داغ می ریزی
قد بدبختیای کل عمر
رو سرم اتفاق می ریزی
سکه سکه تنت فروخته میشه
تو به تعداد سکه می نازی
تکه تکه دلم شکسته میشه
منو یاد گذشته میندازی
یاد شیش سال قد کشیدن عشق
پا به پای بلوغ عقل و تنم
یاد حرفایی که محاله بازم
به کس دیگه جز خودت بزنم
یاد بوسه به نقطه نقطه ی تو
پشت چشم و رو گوش و زیر گلو
سیب چنده مظنه دستت هست؟
چند وقته رسیده فصل هلو؟
میوه های تنتو میفروشی به
مردی که غرق توو طلات میکنه
قول بده یاد من نیفتی دیگه
وقتی که "عشق من" صدات می کنه
درس "خوبی" واسه تو سخته گلم
بد شدن رو به من تو یاد بده
خاطراتتو از دلم بردار
عشق مجانیو به باد بده
شوهرتو به سادگی نفروش
ورشکستش نکن مث دل من
سهم من این شبای تاریکه تا
سکه بارون شه ماه کامل من