قطعات کوتاه _ سمیر شکیبا
تو به تازگی رسیدی از دل راه
تو خبر نداری از من و،شب و،ماه
__________________________
هنوز این زخم کشنده
کلک منو نکنده
__________________________
تو را در سینه همچون راز،  دارم
نگویم باکسی،  من رازدارم
__________________________
من میخوام قفل سکوتو بشکنم
صدامو تا اوج ابرا ببرم
میخوام از باغ دلم،شاخه گلی
واسه عاشقای تنها ببرم
***
من میخوام ساده و بی رنگ بمونم
از فراسوی دلی تنگ بخونم
میخوام از عشق کبوتر و کلاغ
از وصال شیشه و سنگ بخونم
_______________________
گریه های تو پر از
حیله و دوز و کلکه
میرسیم یه روز به هم
مقصدمون مشترکه
***
این جمله ی آخرمه
دارم از اینجا میرم
یه روز حقمو ازت
خیلی آسون میگیرم
_______________________
من و رویاهای تباه
تو و اون چشمای سیاه
ندارم حرف و کلامی روی لبم جز آه
آه از این غربت
آه از این حسرت
پشیمونم
***
حالا با این قلب رنجور
تو رو میبوسم من از دور
نمیخواستم برم بی تو
شدم مجبور
این سخته برام
تا آخر عمر
بی تو می مونم
_______________________
آخرش نفهمیدیم فرق جهنم و بهشت
کی مهربونه؟کی رفیق؟ کی عاشقه؟چی بد و زشت؟
شاید از روز ازل شانص نیاوردیم،شایدم
همگی مهره بودیم
بازیچه دست سرنوشت
*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_
از اختصار کلام  بیزارم
اما این اشعار آهنگسازی و خوانده شدن.تا زمان انتشارشان، کمی شکیبا باشید.
 
				 محمد علیزاده	
			
			خوشم نیومد...میذارم به پای رو ملودی بودنش..ان شالله رو اهنگ بهتر باشه
محمد علیزاده	
			
			خوشم نیومد...میذارم به پای رو ملودی بودنش..ان شالله رو اهنگ بهتر باشه		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم