انفرادی
دیوارا چه سوت و کورن. اینجا سقف نوری نداره
یکی از دریچه ی در. غذارو جلوم میذاره
خودمم. تک وتنها. توو یه چار دیواری تنگ
روو دیوارا نقش بسته. یادگاری از همه رنگ
یه لباس نازک نخ. پره از آرم عدالت
وقتی که سوال می پرسن. تو جواب می خوان صداقت
تنها دلخوشیمون اینجا. به صدایی از نگهبان
که به فریاد داره می گه. درو باز کن. زود دربان
وقتی رفتی بیرون از غار. دو تا حلقه توی دستات
انگاری هستی یه حیوون. با یه زنجیر دوره پاهات
تق تق چکش قاضی. حکم اعدامو رقم زد
منو بردن انفرادی. رنگ صورتم شده زرد
بازی نقشای قالی. دیگه از یاد من رفته
هیچ ملاقاتی ندارم. حتی توو آخرین هفته
آخرش نیمه ی صبحی. منو میبرن روو سکو
با یه ضربه زیر پاهام. قفل میشه نگام به یک سو
(آرسین)
-
سلام جناب محبی ترانه ی بسیار زیبایی بود.. ممنونم بابت دعوت. با آرزوی بهترین ها @};-
-
خیلی خیلی زیبا بود آفرین =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- تصویر سازی عالی بود
-
خوندم ..زیبا بود... موفق باشید :-)
-
درود برشما دوست گرامی بی نقص و زیبا با فضایی متناسب جدا لذت بردم =D> =D> =D> @};- @};- @};-
-
واقعا متحیر گشتم زیبا و در عین حال متفاوت آفرین =D> =D> =D> =D> @};- @};-
-
بدون اقراق با ترانه هایتان احساس عاطفی برقرار میکنم درود بر این همه ذوق وسلیقه =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
مطالب پیشنهادی