ﺳﺮاﺏ ﺧﺎﻃﺮﻩ
اﻳﻦ ﺑﺎﺭ اﮔﻪ ﭘﻴﺪاﺕ ﻛﻨﻢ ﻣﺤﻜﻢ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪاﺭﻣﺖ
ﺗﺎ ﻋﺸﻘﻤﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻨﻲ ﺭﻭﻱ ﺳﺮﻡ ﻣﻴﺬاﺭﻣﺖ
ﭼﺸﻤﺎﻣﻮ ﻣﻴﺪﻡ ﺗﺎ ﺗﻪ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺯﻧﺪﻭﻧﻲ ﺑﺸﻢ
اﺯ ﺟﺎﻡ ﺯﻫﺮ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺑﺪﻱ ﺳﺮ ﻣﻲ ﻛﺸﻢ
ﺗﻮ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﻏﻴﺮ اﺯ ﺗﻮ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪﻱ ﻧﺒﻮﺩ
ﺗﻮ ﺧﻮاب ﻫﻢ ﺣﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎﻡ ﺑﺨﺸﻴﺪﻱ ﻧﺒﻮﺩ
ﺑﺎ ﻫﺮ ﺳﺮاﺏ و ﺳﺎﻳﻪ اﻱ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻣﻮ ﺷﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ
اﻱ ﻛﺎﺵ اﺣﺴﺎﺳﻢ ﻛﻨﻲ, ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺮاﺕ ﺗﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ…
ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﺬاﺷﺘﻢ.
از این نویسنده بیشتر بخوانید:
893
۳۶
-
حمزه شربتیسلام حسین جان منتظر ترانه جدیدتون هستمپسند
-
حسین میرزاییسلام حمزه جان برای بروزرسانی بعدی فرستادم یه کار ممنون از همراهیتپسند
-
-
delaram motevaliyanﺗﺎ ﻋﺸﻘﻤﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻨﻲ ﺭﻭﻱ ﺳﺮﻡ ﻣﻴﺬاﺭﻣﺖ in beyt tekrariye... ru entekhabe tak beyt haye ghavi hasasiyat b kharj bedid ﭼﺸﻤﺎﻣﻮ ﻣﻴﺪﻡ ﺗﺎ ﺗﻪ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺯﻧﺪﻭﻧﻲ ﺑﺸﻢ vaznesh ye kocholo irad dare ag bgi cheshmamo midam ta tahe cheshmaye to zenduni sham behtar mishe vali b nazare khodet maniye khasi mide??? ye chizi bgo k maniye zibaee montaghel kone mese: cheshmato mibandi ta tu cheshamye to zendoni sham ﺗﻮ ﺧﻮاب ﻫﻢ ﺣﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎﻡ ﺑﺨﺸﻴﺪﻱ ﻧﺒﻮﺩ inja am vazn max dare baghiye abyat khili ziba o lezat bakhsh bod ya inke tarane ro edame nadadid ya inke herfe ee amal kardid va tanha bakhshi az uno namayesh dadid site motabariye fk nemikonam su estefade ee beshe khosh hal misham karetuno kamel bekhonam movafagh bashi doste khobamپسند
-
حسین میرزاییسلام خانم متولیان عزیز امیدوارم نکاتی که گفتین رو خودتون رعایت کنید و بهش اشراف داشته باشید اولین موردو شاید حق با شما باشه، ولی اگه نمونه ش رو ارائه بدید، ممنون میشم. ایرادهای وزنی ای که اشاره کردین هیچ کدوم وارد نیست، قاعده ای داریم در وزن به نام اشباع، که باعث میشه هجای پایانی «تهِ» تو مصرع اولی که گفتین هجای بلند به حساب بیاد. همینطور «به» تو مصرع دوم موردنظرتون چشمامو میدم تا ته چشمات زندونی بشم یعنی حاضرم چشم های خودمو بدم تا تو چشم های تو جا باز کنم و موندگار بشم این به نظرم شاعرانه تر و قشنگ تره از ترانه هاتون پیداست تازه شروع به نوشتن کردین یا ترانه هایی که تو سایت گذاشتید اینو می رسونه در کمال «احترام» و «دلسوزانه» و «دوستانه» ازتون خواهش می کنم، وقتتونو صرف مطالعه و نوشتن ترانه کنید و فعلا از نقد کردن دوری کنید. لطف دارید که ترانه مو خوندید و خوشحال میشم با کارهای بعدیمم همراه باشید برقرار باشیدپسند
-
-
حسین موسویسلام آقا حسین زیبا بود هر چند کوتاه با آرزوی بهترینهاپسند
-
حسین میرزاییسلام ممنون از حضورتون موفق باشیدپسند
-
-
وحیدی(سورمه)سلام آقای میرزائی ترانتونو خوندم زیبا بود ولی ای کاش کامل شده ی این ترانه رو می ذاشتین تا بهتر منظورتون از این ترانه احساس بشهپسند
-
حسین میرزاییسلام خانم وحیدی ایشالا از دفعه ی بعد تکرار نمیشه :)) برقرار باشیدپسند
-
-
محمد قاسمیسلام جناب میرزایی. به امید اجرای عالی کارتون و خواندن کامل ترانتون. موفق باشی.پسند
-
حسین میرزاییسلام آقای قاسمی لطف دارید پایدار باشیدپسند
-
-
سوگند صفاسلام ودرود واقعا عااااالی بود من از خوندن ترانه سیر نمیشم واین عاااالی بودپسند
-
حسین میرزاییسلام ممنون از حضورتون لطف داریدپسند
-
-
حمزه شربتیسلام حسین جان کار داشت خوب پیش می رفت چرا کامل نذاشتید؟؟پسند
-
حسین میرزاییسلام حمزه جان ایشالا به موقعش بعد از این دیگه تکرار نمیشه :) برقرار باشیپسند
-
-
نرگس حفیظیسلام آقای میرزایی از شروع ترانه واقعا لذت بردم امیدوارم اجرای کار هم خوب باشه و به موقع ما هم بشنویم با آرزوی بهترین هاپسند
-
حسین میرزاییسلام خانم حفیظی خوشحالم که لذت بردین ممنون از لطفتون برقرار باشیدپسند
-
-
یسنا امیریسلام اقای میرزایی ﺗﻮ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﻏﻴﺮ اﺯ ﺗﻮ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪﻱ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ ﺧﻮاب ﻫﻢ ﺣﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎﻡ ﺑﺨﺸﻴﺪﻱ ﻧﺒﻮﺩ موفق باشیدپسند
-
حسین میرزاییسلام ممنون که خوندید سبز باشیدپسند
-
-
علیرضا سرمدیانسلام حسین جان احتمال زیاد این ترانه رو واسه حال روز خودت نوشتی و دوسشم داری ، منم به همین دلیل دوسش دارم ...پسند
-
حسین میرزاییممنون علیرضا جان راستش آره، دوستش دارم تو هم لطف داری که دوستش داری :)) برقرار باشیپسند
-
-
بابک آرمانیسلام آقای میرزایی کارتون حرف نداشت ولی کاش کامل میذاشتین.پسند
-
حسین میرزاییسلام دوست عزیز لطف دارید ایشالا به موقعش برقرار باشیدپسند
-
-
maede najafiسلام آقای میرزایی عزیز باتوجه به کارای قبلیتون...نه! ضعیف تر بود! ببخشید جسارتم رو از شما انتظار بهترین هارو دارم... ﺑﺎ ﻫﺮ ﺳﺮاﺏ و ﺳﺎﻳﻪ اﻱ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻣﻮ ﺷﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ اﻱ ﻛﺎﺵ اﺣﺴﺎﺳﻢ ﻛﻨﻲ, ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺮاﺕ ﺗﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ…پسند
-
حسین میرزاییسلام خانم نجفی عزیز اختیار دارید، چه جسارتی، قصور از من بوده که به دلتون ننشسته، ایشالا جبران میشه در آینده :) حضورتون همیشه سبزپسند
-
-
nassim beyranvandسلام آقای میرزایی. ترانه ی زیبایی بود.فکر میکنم بعضی وقتا وزن ترانه ایجاب میکنه که زبان ترانه تغییر کنه. اگه اشتباه نکنم این وزنی که شما انتخاب کردین مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن هستش. خیلی ایجاد شور و هیجان میکنه.مثل این غزل سعدی: هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری یا غزل حافظ: آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند؟ بر جای بد کاری چو من یک دم نکوکاری کند؟ از وزنهای قدیمی و پرکاربرده...ولی باعث میشه که زبان ترانه تحت تاثیر قرار بگیره، قدیمی باشه و ترانه ، شق و رق بشه. یه وزنهایی هست که توو چارچوبش ترانه که مینویسی بعد از پایان کار وقتی داری میخونیش انگار ترانه نمیخونی، داری حرف میزنی...اینجور وزنها زبان امروزی تر رو بیشتر دوست داره.برعکس وزنی که شما انتخاب کردین. اما خوشحالم که دارید توو وزنهای متنوع ترانه مینویسید و موفقید. ترانه ی قبلی رو دوست تر داشتم. موفق تر باشید:)پسند
-
حسین میرزاییسلام خانم بیرانوند خوشحالم که هستید حرفاتون تا حدودی به نظرم درسته اما نه همیشه به نظرم شق و رق ننوشتن تو وزنهای شبیه این مهارت می خواد و این طور نیست که هر ترانه ای که تو این وزن نوشته بشه زبان کار رو تحت تاثیر قرار بده و قدیمیش کنه، نمونه ی بارزش: «خواستم بهت چیزی نگم، تا با چشام خواهش کنم درارو بستم روت تا احساس آرامش کنم باور نمی کنم ولی انگار غرور من شکست اگه دلت می خواد بری اصرار من بی فایده ست» یکی از راه حلای قدیمی نشدن زبان شاید اختیارات شاعری باشه، تو ترانه ی بالا گاهی مستفعلن به مفاعلن تبدیل میشه که کار رو از یکنواختی و خشکیش در میاره شاید این ترانه هم در نوشتار، یه کم همون حالتو داشته باشی ولی در اجرا می بینیم که (حداقل من می بینم که) اینطور نیست. اینا رو نگفتم که خودمو تبرئه کنم، اگه کار من به نظرتون زبانش قدیمیه، ایراد از منه نه وزنی که انتخاب کردم :) شما هم موفق تر باشید و برقرارپسند
-
nassim beyranvandبله موافقم باهاتون. مثال بسیار خوبی آوردین. تبرئه کردن اتفاقا همیشه بد نیست.چرا که نه؟ ترانه سرا خیلی وقتا باید از ترانه اش دفاع کنه..شاید مخاطبی مثل من یاوه بگه! پس دفاع همیشه بد نیست..اون چیزی که ما میگیم نباید اتفاق بیفته، اینه که نظر دهنده(نمیگم منتقد چون من اینجا نظر دهنده ام)، سیبل نشه...و تمرکز ترانه سرا روی ترانه و بحثهای پیرامون ترانه باشه نه شخص نظر دهنده. وگرنه دفاع ، حق مسلم ماست:)) ممنون ازمثال زیباتون.پسند
-
حسین میرزاییبله بله منظورم اینه که پاسخی که به نظرتون دادم، برای تبرئه کردن کارم از قدیمی بودن زبانش نبود، بلکه برای این بود که بگم، وزن و زبان یک ترانه یا شعر، مستقل از همن، و وزن یک کار به تنهایی نمی تونه زبان یک کارو قدیمی کنه. در واقع به بخشی از نظرتون پاسخ دادم و برای خودم حق دفاعو همیشه قائلم :) اتهامی هم وجود نداره که بخوایم ازش تبرئه بشیم یا به خاطرش محاکمه و مجازات شیم. اینا تبادل نظره. البته مشخص نگفته بودید که آیا به نظرتون کار من شق و رقه یا نیست یا زبانش قدیمیه یا نیست؟ :)پسند
-
nassim beyranvandنه، زبانش زیاد قدیمی نیست:)) واسه همین گفتم موفقید. شق و رقه.پسند
-
حسین میرزاییایشالا کارای بعدی دقت می کنم به این موضوع ممنون از حضورتونپسند
-
-
-
رضا زال نژادسلام میرزایی عزیز زیباست کاملشو کجا میتونیم بخونیم؟ :)پسند
-
حسین میرزاییسلام رضا جان ایشالا به موقعش :) برقرار باشیپسند
-
-
علی یاریسلام حسین جان دلیل کامل نذاشتن چی میتونه باشه ؟؟؟ با توجه به شاهکار قبلیت که جا به جام کرد واقعا هنوزم دلم تنگ میشه و میخونمش این ترانتو دوست نداشتم جسارتا موفق باشی چراغ امید تو دلت روشنپسند
-
حسین میرزاییسلام نسبت بهم لطف داری علی جان، جسارت هم نکردی،وقتی دوست نداشتی خوب نداشتی دیگه :) اما اینو هم یادآوری کنم که کار قبلی یه کار اجتماعی بود ولی این یکی عاشقانه است، پس قاعدتا فضا و ادبیاتشون تفاوت داره، ضمن این که من تو این یکی ترانه اجرای کارو مدنظر داشتم، اگه کامل میذاشتم شاید بیشتر باهاش ارتباط می گرفتی موفق باشی و برقرارپسند
-
-
hamed shaabaniسلام کاکو..خوبی؟ الان چرا کامل نذاشتی؟؟بقول جناب خان بیام برات؟؟ خوب بود اما بنظرم عبارت جام زهر عشق دیگه خیلی کلیشه ای هست...سبز باشیپسند
-
حسین میرزاییسلام حامد جان ایشالا بعد اجراش کاملشو میذارم در مورد جام زهر هم نظر شما محترم برقرار باشیپسند
-