تصور بودن تو
با یه لبخند معمولی
با اون ته ریش مردونه
صدای گرم و خش داری
که داره شعر میخونه
مث یه دختر ترسو
پناه اوردم این گوشه
به تو فکر میکنم قلبم
یه جور خاص میجوشه
قدمهای تو انگاری
با ریتم نبضم همخونه
تو رو از دور میبینم
مث یه خواب می مونه
نه اینکه عاشقت هستم
یا به چشمات دل دادم
فقط یه حس مخصوصی
به اینجا بودنت دارم
-
سلام زهرا جان ترانه خوبی بودممنونم فقط بند دوم مصرع سوم مشکل وزن داشتی. ((ماناباشید))
-
خیلی عالی بود... فکر میکنم خیلی از عناصر یه ترانه ی فضادار و خلاقانه رو داره... مخصوصاً اون ابهام و شک، و یا شاید هم "انکاری با انگار مثبت" در آخر ترانه، بسیار با ذهن بازی میکند! :-)
مطالب پیشنهادی