♥ ۱۸ سالگی ♥

برقِ نگـاهِ دختــــرِ همســــایه پشتِ پنجــره
خشتِ نگـــاهِ اوّلُو، حسّــے کــه از یادت نره
شوقِ دوبــاره دیدنُو، بی خوابیـُو ستـــاره ها
دوس داشتنی چه بی ریا،احساسی پاک و باکره
طوفانِ ۱۸ سالگی
دورانِ داغِ زندگی
اون کوچــه وُ اون پنجــره، محّالـــه از یادم بره
اون صورت و اون سادگی،اون خاطره،اون خاطره
توو خاطرم اون پنجــره،وا میشه روزی صـد دَفِه
این اتّفـاق هــــر دَفه هـم،از بارِ قبل تازه تــره
بعضی نگاها رو یه بار
می بینی میشی بیقرار
الآن دُرُس هَف سالَمه،هف ساله عشقش با منه
هف ساله توو دلتنگیام،فانوسِ ماهش روشنــه
روو جایِ خالیِّ چشاش، توو پنجره زُل می زنم
توو کــلِّ سلّولای من،نبضِ نگاهـــش می زنه
عشقی که از یادت نره
از صد تا دردم بدتـــره
کاش خونه مون،چن کوچه ای،بالاتر از اون کوچه بود
کاش زندگــے،زخماش فقط،دعــوایِ دو تّا بچّـه بود
تقصیرِ چشم و کوچـــه نیست، تقصیـــرِ احساسِ منه
کاشکی گلِ احساسِ من،نشکفتــه بود و غنچـــه بود

دوستان عزیز سلام هفته ی پیش می خواستم ترانه ی جدیدمو با عنوان "درد ما کجاست" توی آکادمی بذارم..اما با توجه به محتوای ترانه تقریبا مطمئن بودم که تایید نمیشه..بنابر این لینک اون ترانه رو گذاشتم تا از نقد و نظرات دوستان استفاده کنم!
منتظر نظرات سازنده ی دوستان هستم!
http://agheeel.blogfa.com/category/49

https://www.academytaraneh.com/89998کپی شد!
1189
۲۴

  • مسلم ترکاشوند عشقی که از یادت نره از صد تا دردم بدتـــره.چقد زیبا ترانه میگی عقیل جان.مرسی
  • عباس مقدم درود دوست من ترانه ی زیبا و نوستالژیکی بود منو برد به حال و هوای اونروزها ممنونم ازت بخاطر این کار زیبا
  • ناشناس سلام آقای پور جمالی این ترانه که حسو حال خودش رو داشت و بسیار عالی بود در مورد ترانه ی بعدی هم توی وبلاگتون نظرم رو گفتم
  • امین شیخی سلام جناب پور جمالی منو یاد یکی دو ماه پیش انداخت که هیجده سالم بود.(یه کم شوخی) در مورد قافیه ها کاملاً حق با شماست. و رَوی متحرک(قافیه موصوله) جزئی از سه اختیار شاعری در قافیه است. اما من انتقادی دارم که راستش بستگی داره شما چگونه بهش نگاه کنید. در وزن عروضی استفاده بیش از حدِ اختیارات شاعری، از قشنگی کار کم میکنه. این مسئله از نظر من در مورد قافیه هم صدق میکنه. تقریبا تمام قافیه ها موصوله بودن به جز بند سوم. "احساس باکره" حس میکنم صفت خوبی برای احساس انتخاب نکردین. البته باکره به بافت زبانی در بند اول کمک شایانی کرده... عشق دختر همسایه در هیجده سالگی و در مقابلش واژه ی باکره میتونه نقش خوبی رو ایفا کنه. اما باکره در کنار واژه هایی همچون: گل، ستاره، نشکفتن، پنجره، فانوس و ... یه کم از هارمونی زبان کم میکنه. و نکته ی بعدی که من شخصاً در ترانه دوست ندارم(البته وحی منزل نیست که مطمئناً نیست) استفاده ی همزمان از "چش" و "چشم" هست. "اون خاطره،اون خاطره" تکرار در این قسمت زیاد جالب نبود. شاید یه نوع تأکید بوده باشه ولی بنظر من نیازی به تأکید نیست. "می بینی میشی بیقرار" جابجایی ارکان تو این قسمت رو دوست داشتم. بعضی اوقات جابجایی ارکان نه تنها بد نیست، بلکه کار و قشنگترم میکنه. فک کنم قبلاً از شما غزل ترانه ای خونده بودم به اسم "ردپای کدخداست" که فک کنم این ترانه، در قیاس با اون ترانه سطح پایین تری داشت. شاد و سلامت باشید
    • عقیل پورجمالی امین جان سلام برای تشکر از شما واژه کم دارم ممنون از اینکه وقت ارزشمندتون رو پای ترانه ی حقیر گذاشتین..نقد شما رو با آغوش باز می پذیرم و سعی می کنم کمتر از قافیه هایی استفاده کنم که پشت سرشون حرف در بیاد.. در مورد واژه ی "باکره" هدفم توی استفاده از این واژه همون تناسبش با واژه های ترانه بود..و اینکه احساس میکردم به فضای کلی کار کمک میکنه..ولی شاید این واژه اون لطافت واژه های دیگه رو نداشته و تکرار عبارت "اون خاطره، اون خاطره" که یه عبارت نیمه تمومه..در واقع همون آه و حسرت کشیدن رو تداعی میکنه ..به ترانه ی "ده" اشاره کردین..که یه ترانه با موضوع اجتماعی بود..و این ترانه یه موضوع شخصی و عاشقانه داره...ترانه ای که دوستان رو به اون دعوت کردم هم فضایی اجتماعی داره..اما معمولا خواننده ها کمتر ریسک می کنن و سراغ یه ترانه ی اجتماعی میرن موفق باشید!
  • مریم سپید سلام اقای پورجمالی....احسنت زیبا بود.... فکر میکنم قافیه ها خیلی جاها ایراد داشت...... ؟؟؟؟
    • عقیل پورجمالی خانم سپید سلام سپاس از حضورتون پای خط خطی حقیر.. در مورد قافیه توضیحاتی رو در بالا خدمت خانم جزایری عرض کردم .. موفق باشید!
      • مریم سپید بله توضیحاتتون رو خوندم...فقط با توجه به فرمایشات شما یکم فهمش برام سخته که کلماتی مثل سرگیجه و پنجه و باجه باهم همقافیه باشن... با این حساب قافیه های افعالی مثل بخونی و ببینی هم باید درست باشه؟؟؟؟!
      • عقیل پورجمالی سلام مجدد همون طور که دوستان اشاره کردن این از اختیارات شاعری محسوب میشه..و جایی که توو دوراهی قافیه و معنی ..معنی بچربه ، قافیه قربانی اختیارات شاعری میشه..و طبیعتا استفاده ی مکرر از این قاعده خیلی جالب نیست..بنده قصور و تقصیرمو می پذیرم
  • sepinood pahlevani اقای پور جمالی سلام ترانه ی زیبایی بود.ترانه هاتونو میشه تو اولین نگاه شناخت.امضاتون تو کاراتون هست من وبلاگتونو هر از گاهی دنبال میکنم اون ترانتونم خوندم خیلی خوب بود موفق باشید
  • انیس جزایری سلام. خیلی قشنگ و با احساس تصویر سازی کردید. البته ترانه های قوی شما توقعمون رو بالا برده. از چهار بند ترانه قافیه های سه بند مشکل داشت. فقط روشنه و می زنه قافیه بودن.
    • عقیل پورجمالی خانم جزایری عزیز سلام از وقتی که پای ترانه ی بنده گذاشتین بی نهایت ممنونم بعله.. اگه حرف روی ساکن باشه این اشکال کاملا وارده طبیعیه که «دِل» با «مفصَّل» و با «تناوُل» قافیه نیستند. اما اگر حرف «روی» یعنی «ل» متحرک باشه این کلمات با هم قافیه هستن.. همچنانکه شیخ اجل سعدی این کارو کرده: دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی زنهار بدمکن که نکردست عاقلی آن پنجه کمانکش و انگشت خوشنویس هر بندی اوفتاده به جایی و مفصلی درویش و پادشه نشنیدم که کرده‌اند بیرون ازین دو لقمه روزی تناولی ... مثالی دیگه از حضرت مولانا: در تو نهان چهار جو هیچ نبینیش که کو همچو صفات و ذات هو هست نهان و «ظاهری» جنگ میان بندگان کینه میان زندگان او فکند به هر زمان اینت ظریف «یاوری» که واژه های "ظاهِر " و "یاوَر" قافیه نیستن اما با چسبیدن مصوت "ای" به این دو واژه این اشکال بهشون وارد نیست.. اینو هم عرض کنم، در مثالهایی که از شعر سعدی یا مولانا آوردم این واژه ها به خودی خود حرفِ رویشون متحرک نیست و با چسبیدن به "ای" متحرک شده و از نوع موصوله به حساب میاد.. اما قافیه های این ترانه خودشون حرفِ آخرشون متحرکه و بدونِ ارفاق هم قبول میشن.. باید رسالت قافیه رو هم شناخت.. که همون گوشنواز کردن و آهنگین نمودن شعر و ترانه هست.. و اگه دقت کنیم وقتی حرفِ روی متحرک باشه هیچوقت آهنگ شعر یا ترانه لنگ نمی زنه ... واژه های "کوچه، بچه، غنچه" یا واژه های "پنجره، نره، باکره، تازه تره" همگی حرفِ آخرشون متحرکه.. ممنون از صراحت و صداقتتون که باعث شدین این موضوع رو باز کنم تا اگه ابهامی وجود داره برطرف شه.. همیشه شاد باشید!
      • انیس جزایری سلام مجدد. درسته بحث متحرک بودن حرف روی رو فراموش کرده بودم. ممنون بابت یاداوری. فقط یه نکته رو در این مورد باید گفت که آقای شیخی هم یاداوری کردن که از این اختیار یا اضطرار قافیه باید تا حد امکان استفاده نکرد.آقای نوکاشتی تو مقاله ای میگن:"توصیه می شود تا حد امکان از این قبیل اختیارات استفاده نگردد.بطوریکه اگر کل اشعار پارسی را زیر و رو کنیم بیشتر از چند مورد نمی توانیم پبدا کنیم، از این نمونه ها در اشعار سعدی و مولانا به چشم می خورد." ممنون از اخلاق خوبتون. وبلاگتون رو هم کامل مطالعه کردم.
      • عقیل پورجمالی سلام دوباره درست می فرمایید.. استفاده ی زیاد از اختیارات وزنی و قافیه ای توو ذوق میزنه
  • شكوفه عبدلي سلام و عرض ادب آقای پور جمالی گرامی ممنون از ترانه ی زیبا و کم سن و سالتون( ۱۸ ساله) چه خاطره ای که هنوز شما رو وا میداره این جور بهش بپردازید و براش با این اشتیاق ترانه بگید. ترانه ی درد ما کجاست رو هم خوندم. باید بگم جسارت شما ستودنیه. ترانه تون عالی بود. هم لطیف هستید هم مقتدر و جسور. خیلی خوبه که می تونید این دو تا احساس رو با هم داشته باشید.
    • عقیل پورجمالی خانم عبدلی عزیز سلام و سپاس محبت و مهربونی شما هیچوقت تکراری نمیشه .. خانم عبدلی!.. عشق مهمتر از معشوقه.. گاهی یه کوچه و یه پنجره.. گاهی خاطره ی ایستگاه قطار.. گاهی یه کاسه آشِ نذری و...و این عشق هر بار تو یه نقشی بازی می کنه
  • نيما سكوت درود عقیل عزیز ترانه درد ما کجاست عالی بود احسنت خیلی لذت بردم این ترانه هم زیبا بود اما نه به اندازه اون مرحبا به این استعداد و احساس
  • آزاده ربانی سلام وسپاس از حضور و ترانه ی بسیار لطیف و زیباتون . لایک
  • maede najafi درود آقای عقیل خان! براووووووووووو خیلی دوست داشتم! بعد از ترانه شک انیس بهترین ترانه امشبه...واقعا خووووب بود..."همیشه یه پنجره هست" به وبلاگتون هم سر میزنم حتما •••••موفق باشین•••••