"حال شهر"
اون کلاغی که ما رو باهم دید
همه ی شهرو با خبر کرده
حال شهر از منم خراب تره
خنده هات رو همه اثر کرده
هیچ قانونی نیس که چشمای تو
ذره ای هم ازش حساب ببره
موج عشقت می تونه سیلی بشه
مردمو تا گلو تو آب ببره
از خیابون که رد میشی آروم
قرمز و سبز رنگ میبازن
تو ترافیک واژه عاشق هات
خط به خط هی ترانه می سازن
سرد و بی اعتنا قدم می زنی
زخم هرکوچه باز نمک می خوره
قامت تیر برق ها هر بار
پیش پات خم میشه ترک می خوره
حتی خورشید یه نور بی رمقه
تو مداری که گرد ماه منه
بین ابرا یه غلغله برپاست
آسمون هم برات فلاش می زنه
روز کوچ فرشته ها یکیشون
تو شب بی ستاره جا مونده
وقت خِلقت خدا واسه خَلقت
بیست دفعه "وان یکاد" خونده
اون کلاغی که ما رو باهم دید
همه ی شهرو با خبر کرده
حال شهر از منم خراب تره
خنده هات رو همه اثر کرده٭
————————————————–
٭ترجیع بند ترانه از دوست خوب اهوازیم علی اسلامی هست.
پنجاه درجه
قصه ی باغ
بی خیالت شدم