از خودم همیشه می ترسم !
از خودم همیشه می ترسم
مثل سوسک مرده در حمام
دوش و گریه / شعر بی پایان
تیغ زخم خورده در حمام
لیز خوردنم به یک کابوس
ترس خنده های مستهجن
ریتم : بندری / کمی فلفل
روی شعر تا ابد قدغن !
هی تلو تلو به استفراغ
مست می شوم به آدمها
در جهانم تو را نمی بینم
رقص روی مین میدانها
گریه را گرفته ام سنگر
یک تفنگ تا ابد غمگین
خنده های تلخ فرهادی
با جدایی نادراز سیمین !
از خودم همیشه بیزارم
مثل یک زباله در سطلم
انزجار تیتر روزنامه
خبر خودکشی یک قتلم !
حکم لازمت شدم بانو
( – تلفنت رو به چن نفر دادی ؟!)
شهر عاشق تو خواهد شد
اتفاقی که در من افتادی !
عشق در تو تا ثریا کج
من بلوغ اولین خشتم
شرم دارم از تو : آیینه !
لحن جوجه اردکی زشتم !
من تو را دوباره خواهم مرد
ریلها به هم نمی … اصلن .
سینه ی گلوله زخمی شد
وقت انقضای بن لادن
از خودم همیشه می ترسم
از خودم که در تو جا مانده
ترس چکمه های زن در من !
مثل سوسک به پشت افتاده !
دست پیش گرفتمت بانو
جرعه ی تلخ آخری بودم
خیس چشمهای یک چمدان
منتظر در کلانتری* بودم !!
*:ترمینال شهید کلانتری کرج .
-
گفتنی ها رو گفتند به خسته نباشی بسنده میکنم... :-)
-
خووندم و لذت بردم... بحث تزاحم تصاویرکه سرکارخانم پهلوان اشاره کرده ن یه بحث درسته البته هربحثی توی مصداق خودش قابل بحثه یعنی باید دید آیا فلان اثر فلان موضوع رو برمیتابه یا نه...تزاحم تصاویر در کار شما خیلی مخل نیس چون جنس زبان و کار شما با ترانه های دیگه فرق داره...مثل غزل پستمدرن که نمیشه با اصول غزل نرمال نقدش کرد...به نظر من اونچیزی که مخاطب رو کمی زده میکنه تزاحم تصاویر نیس بلکه سازماندهی نشدنشه...یعنی اگه تصاویر سروساموون بگیره کارتون خیلی هم خوبه و هم تصاویر قابل قبول.. دیگه اینکه چیزی که چند بار منو از ادامه ی خووندنم منصرف میکرد بحث پیچ و مهره ای بودن کاره انگار دارین ساختمون میسازین وین واسه ترانه "به نظر من" مناسب نیس...شما ترانه های شاهین رو گوش بدین میبینین بین این همه آهن و پیچ و مهره و داربست ملاط اصلی احساس و عاطفه س...چیزی که من توکارتون نمیبینم، به خاطر همین به نظر من کارتون فاقد روح ترانه س... درآخر:ترانتون رو فارغ از این مسایل دوست دارم ...من همیشه کارای متفاوت رو تحسین میکنم...اما بایدکمی منتظر موند...موفق باشی ..با احترام و چند رزسرخ @};- @};- @};- @};- @};-