تو یارم بمون
توو این روزگار ِ پر از درد و غصه
تو یارم بمون
توو این سرزمینی، که با غم سرشته
تو یارم بمون
باید با وجودت، ببینی دلم رو
عزیز دلم
توو آغوش مهرت، بگیری دلم رو
عزیز دلم
دلم بی تو کشتی ِ بر گِل نشسته
سراغم بیا
تو تنهاترینی، تو این قلب خسته
سراغم بیا
مگه دل نداری، که داری می خندی
به احساس من
با این حال زارم، چشاتو می بندی
به احساس من
فراموشیِ تو، داره می سوزونه
وجود منو
اونی که میتونه به گِل می نشونه
وجود منو
تویی تو عزیزم، چرا با دل من…؟
گرفتارتم
همینی که هستی، ولی باز می خونم…
گرفتارتم