برو

تموم اسمون ابری شدومن
بدون چتر میرم زیر بارون
میخوام یادتو از این تن بشورم
اگرچه سخته اما خیلی اسون
چقد این حنجره لبریز هق هق
چقد بغض تو گلوم خوابیدوجاموند
چه اشکایی که روی گونه جاری
نبود تو چقد دنیامو سوزوند
ولی وقتش رسیده جای هق هق
روی لبهام بشینه رنگ خنده
باید دستای من تا اخرعمر
درای قلبمو رو تو ببنده
کسیکه میره ثابت میکنه عشق
واسه ش رنگ هوس داره همیشه
برو میشورمت با دست ابرا
با بارون تو خیابون پشت شیشه

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/7618کپی شد!
869
۶