عمر ما خواهد گذشت ای همسفر غمگین مباش
این دو روز زندگی خوش باش پس با غم مباش
کوله ات را کرده ای سنگین با غمهای خود
یک دو مثقالی خوشی با خود بدار با غم مباش
.
.
.
من کشیدم درد و رنج روزهای ناخوشی
من کمر خم کردم و رفتم تو پس با غم مباش
روزگاری کودکی بودم در اغوش پدر
عمر گذشت و زیر خاکم همسفر با غم مباش …امید
قبلا یه شعر گذاشته بودم…نمیدونم چرا حذف شده :|
امیدوارم این دیگه پاک نشه :)
مریم رنجبری
@};-
سوگند انصاری
ممنون از ترانتون
امید مهرخواه
خواهش میکنم دوست عزیز
مهدی صفا
سلام / من با مسئولیت شخصی کار شما را تائید کردم چرا که این یک ترانه نیست و به رسم مهمان نوازی این کار انجام شد/ لطفن با نگاهی به ترانه های دوستان اقدام به ارسال بعدی کنید @};-
امید مهرخواه
سلام ... ممنون ولی من معمولا ترانه نمیگم بیشتر شعرام همین سبکی هستن ... زیاد دنبال ترانه نرفتم با اینکه خیلی دوس دارم ترانه هم بگم ... سعی میکنم بعدی یه ترانه باشه ... بازم ممنون :-)
سامان سعیدی
@};-
سعید زارمی (سام)
@};-
مینا کاشانی
درود بر شما زیبا بود @};-
امید مهرخواه
ممنون
مینا یوسفی
سلام خوش اومدین متاسفانه مشکل سایت بود که دیگه حل شد ترانتون قافیه نداشتا!!!!! لایک به امید موفقیت @};-
امید مهرخواه
ممنون... گاهی اوقات پیش میاد قافیه ها رو قورت میدم ... شما ببخش ... عادتمه ;)
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن