نام تو را خط زده ام…..
((نام تو را خط زده ام….))
قافیه ی شعر مرا واژه ی تکرار نکن
سر به هوا بودی و این را دگرانکار نکن
در غزلم گم شده ای،کنج دلم جای تو نیست
روی دلم غصه ی بیهوده تلنبار نکن
راحت و آسوده برو،نام تورا خط زده ام
مثل همیشه گله از جوهرِ خودکار نکن
قسمتِ تو رفتن ازاین شهرِ پرآشوبِ دلست
زود ز قلبم برو و خواهش و اصرار نکن
سفره ی هنگامِ سحر پرشده از سوزِ جگر
حدّاقل وقتِ اذان خونِ دل افطار نکن
صحنه ی رفتار دلت،پرده به پرده هنرست
این هنرِ مکر و ریا پیش کس اقرار نکن
چهره ی زیبای مرا چشمِ ترت دید،ندید
تا به قیامت طلب از لحظه ی دیدار نکن
از دلِ معراج برو تا غزلم تازه شود
این غزل شادِ مرا باز عزادار نکن
۱۳۹۰