بدترین عضو
* و حالا که از زندگی دلخورم
دو وعده فقط حرص و خون می خورم
به سیگار و کبریت پناه می برم
واسه ی ششم خفتی می خرم
خودم رو به چنگ پکی میدم و
فضای نم خونه رو می درم
سرم گیر میکنه به سقف حدود
زمانی که از مانعِ مشکلات می پرم
با این شانس و نحسی تو(ی) این جشن غم
من از هر نفس زندگی می برم !
بنی آدم اعضای یک پیکرند
و من از تمامی تن بدترم !
عزیزم به من هیچ امیدی ندوز
من اینقد خرابم که رگ میبرم
*
*
*
* دکلمه ی اول ترانه :
نگو نجگیدم و زود باختم …
جون خودت تا که میشد ساختم …
بذار تموم کنم خودم قصه رو …
اشک و بریز که تیغ و انداختم …
از شما میخوام اولین ترانه ی مصرع کوتاهم ! رو اساسی نقد کنین .
ممنون .
-
سلام جناب سروی عااااااااااااااااااالی بود @};- @};-
-
اصلا هیچی نگم بهتره هااااا عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> لایییییییییییییییییییییییک @};- :-x :-x :-x
-
نبي جان زياد ارتباط نگرفتم :-) اما كارت خوب بود و نظر من سليقه اي بود؛ اينجا واقعا از حامدتقي خواه تشكر ميكنم براي زحمتاش ؛ با ايشون هم نظرم @};- @};- @};- موفق باشي داداشم
-
در کل خوب بود @};- همین که فضای کار و تصویرا جدید بود خیلی خوبه فقط یه جاهایی واژه ها به دل ترانه نشسته بودند ، موفق باشی دوست عزیز @};- در ضمن "دیدنیه حالم" منتظر نگاه منتقدانه ی شماست
-
میشه اساسی نقد نکنیم؟؟به جاش اساسی لذت ببریم؟؟؟؟ ;)) ;)) ;)) ;)) من که همیشه از خوندن ترانه هات لذت میبرم...خیلی خیلی @};- @};- @};-
-
واقعاً لذت بردممم...خیلی عالی بود..حست دیوانه وار عالی بود... +لایک @};- :-x
مطالب پیشنهادی